Site Graphic >
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! ترس از کیفر موعود را روزی ما گردان ...و ما را نزد خود، از توبه کارانی قرار ده که محبّتت را بر آنان مقرّر داشتی و بازگشتشان را به فرمانبری ات پذیرفتی، ای عادل ترین عادلان! [امام سجّاد علیه السلام]
هنر در دستان ما The art is in our hands
|| مدیریت || شناسنامه || پست الکترونیــک ||  RSS  ||
هرگز نگو

Actor28 :: یکشنبه 86/11/7 ساعت 3:0 صبح

هرگز نگو که دوست داری اگر حقیقتا بدان اهمیت نمی دهی.... درباره احساست سخن نگو اگر واقعا وجود ندارد .... هرگز دستی را نگیر وقتی قصد شکستن قلبش را داری... هرگز نگو برای همیشه وقتی می دانی که جدا می شوی... هرگز به چشمانی نگاه نکن وقتی قصد دروغ گفتن داری.... هرگز سلامی نده وقتی می دانی که خداحافظی در پیش است .... به کسی نگو که تنها اوست وقتی در فکرت به دیگری فکر می کنی.... قلبی را قفل نکن وقتی کلیدش را نداری .

نوشته های دیگران()

الفبای زندگی

Actor28 :: یکشنبه 86/11/7 ساعت 2:48 صبح

الف: اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزوها
ب: بخشش برای تجلی روح و صیقل جسم
پ: پویاپی برای پیوستن به خروش حیات
ت: تدبیر برای دیدن افق فرداها
ث: ثبات برای ایستادن در برابر باز دارند ه ها
ج: جسارت برای ادامه زیستن
چ: چاره اندیشی برای یافتن راهی در گرداب اشتباه
ح: حق شناسی برای تزکیه نفس
خ: خودداری برای تمرین استقامت
د: دور اندیشی برای تحول تاریخ
‌ذ: ذکر گوپی برای اخلاص عمل
ر: رضایت مندی برای احساس شعف
ز: زیرکی برای مغتنم شمردن دم ها
ژ: ژرف بینی برای شکافتن عمق درد ها
س: سخاوت برای گشایش کار ها
ش: شایستگی برای لبریز شدن در اوج
ص: صداقت برای بقای دوستی
ض: ضمانت برای پایبندی به عهد
ط: طا قت برای تحمل شکست
ظ: ظرافت برای دیدن حقیقت پوشیده در صدف
ع: عطوفت برای غنچه نشکفته باورها
غ: غیرت برای بقای انسانیت
ف: فداکاری برای قلب های درد مند
ق: قدر شناسی برای گفتن ناگفته های دل
ک: کرامت برای نگاهی از سر عشق
گ: گذشت برای پالایش احساس
ل: لیاقت برای تحقق امید ها
م: محبت برای نگاه معصوم یک کودک
ن: نکته بینی برای دیدن نادیده ها
و: واقع گرایی برای دستیابی به کنه هستی
ه: هدفمندی برای تبلور خواسته ها
ی: یک رنگی برای گریز از تجربه دردهای مشترک

نوشته های دیگران()

پابلو نرودا پر خواننده ترین شاعر معاصر جهان

Actor28 :: یکشنبه 86/11/7 ساعت 2:44 صبح

کمتر کسی را در عرصه شعر معاصر جهان می شود یافت که مانند پابلو نرودا محبوب باشد پابلو نرودا درسال 1904 در شیلی متولد شد. نام اصلی او نفتالی ریکاردو ری یس باسوا آلتو بود که مثل اسم بقیه اهالی آمریکای جنوبی برای بقیه مردم دنیا زیادی طولانی است! برای همین هم پابلو نرودا را به عنوان اسم مستعار انتخاب کرد. خیلی زود و قبل از آنکه هجده ساله شود، به عنوان شاعر شناخته شد. روح ناآرام نرودا حوادث زیادی را برایش رقم زد. او از یک سو به عنوان ادیب و شاعری توانا شهرت جهانی پیدا کرد و درسال 1971 جایزه نوبل ادبیات را کسب کرد و از سوی دیگر عاشقی پرشور و دوستی قابل اعتماد بود. بخش مهمی از زندگی اش هم به فعالیت های سیاسی پیوند خورد و باعث شد او یاور و حامی بزرگی برای سالوادور آلنده باشد و پس از انتخاب او به ریاست جمهوری به مقام سفیر شیلی در پاریس منصوب شود او همچنین در سال1950 جایزه بین المللی صلح و در سال 1953 جایزه صلح لنین را دریافت کرد نرودا همه جا سفیر صلح بود؛ طوری که وقتی دولت ایتالیا ویزای اقامت او را باطل کرد، هنرمندان و متفکران ایتالیایی با تجمع خود جلوی این کار را گرفتند پابلو بیست سال بیشتر نداشت که یکی از ارزنده ترین آثار شعری ادبیات معاصر جهان « بیست غزل عاشقانه و ترانه ناامید» را سرود و با انتشار آن راه نوینی را پیش روی نهضت مدرنیسم در شعر جهان که با بحران روبه رو بود بازگشود تا آنجا که منتقد و محقق مشهور «بالبِرده» در کتاب خود «تاریخ ادبیات جهانی» مطالعه این کتاب را برای رسیدن به بلوغ تغزلی همه شاعران معاصر دنیا لازم می داند.او متأثر از فاجعه جنگ داخلی اسپانیا با چاپ دفترشعر«اسپانیا در قلب» در مقابل فاشیسم موضع گرفت و به عنوان یکی از مدافعان سرسخت تأسیس جمهوری در اسپانیا و آزادی در سراسر جهان شناخته شد سالوادور آلنده در چهارم سپتامبر 1970 از سوی مردم شیلی به مقام ریاست جمهوری برگزیده شد. پس از آن نرودا به عنوان سفیر کشورش راهی پاریس شد و همان جا بود که به دریافت نوبل ادبی نایل آمد.سال 1973 به شیلی بازگشت و همزمان با مرگ آزادی در جریان کودتای نظامی پینوشه در بیمارستانی واقع در سانتیاگو، کمی دورتر از کاخ ریاست جمهوری شیلی که توسط تانک های کودتاگران گلوله باران می شد، در حالی که به دستور مستقیم دیکتاتور آینده شیلی تحت نظر بود، درگذشت .

نوشته های دیگران()

رودکی

Actor28 :: یکشنبه 86/11/7 ساعت 2:32 صبح

ابوعبدالله جعفرابن محمد رودکی در تاریخ ادب به عنوان پدر شعرفارسی شهرت دارد. وی در قرن سوم هجری قمری/ نیمه دوم قرن نهم میلادی در روستای پنج رودک، دوفرسنگی سمرقند، زاده شد و در همان روستای زادگاه خویش از جهان رفت. وی از نوجوانی، قرآن را از بر داشت و با صدایی دلکش می خواند و از استادی بنام ابولعبک بختیار، درس نواختن بربط می گرفت. به زودی شهرت خنیاگری و آواز خوش او با شعرهایی که خود می سرود، به همه جا رسید و امیر خراسان، نصربن احمد سامانی، را واداشت تا او را به دربار خویش بخواند.
رودکی در دربار سامانیان که مردمان آزاد اندیش و هنرپرور بودند، از مکنت و تجمل بسیار برخوردار شد. نوشته اند هنگامی که رودکی همراه نصربن احمد از هرات به بخارا می رفت چهارصد شتر زیربنه او بود. وی مردانی بزرگ چون امیر نصر سامانی، ماکان کاکی از سرداران و امیران بزرگ دیلمی و ابوالفضل بلعمی وزیر دانشمند دربار سامانی را، که جایزه های کلان به او می دادند، در اشعار بسیار زیبا و استادانه خویش ستوده است. با این همه، رودکی شاعری ستایشگر نبود. شعرش روان، ساده، دل انگیز و سرشار از شوق و ستایش لذات و شادی های زندگی است.
اهمیت رودکی در تاریخ ادب ما نه تنها به سبب آن است که وی پیش از شاعران بزرگ دیگر به سرودن شعر فارسی روی آورد، بلکه از آن جهت نیز هست که انواع مختلف شعر فارسی را به زیباترین و رساترین صورت ابداع کرد. او نخستین شاعری است که قالب های گوناگون شعر فارسی را بر پایه ای استوار بنا نهاد و راه را برای ظهور بزرگانی چون فردوسی و سایر استادان عصر غزنوی هموار کرد. پیدایش رباعی را در شعر فارسی طی داستان زیبائی به رودکی نسبت می دهند. رباعی شعری است کوتاه، مرکب از چهار پاره یا مصراع به وزنی خاص. نقل کرده اند که روزی رودکی چند کودک را دید که گردو بازی می کردند. جمعی از مردم، شیفته ظرافت و هیجان کودکانه، به دور ایشان گرد آمده بودند. رودکی به جمع آنان پیوست. کودکی شیرین زبان ضمن غلتاندن گردو با سخنانی موزون اشتیاق خود را برای افتادن آن در گودالی کوچک که به این منظور کنده بودند بیان می داشت و می خواند: "" غلتان غلتان همی رود تا بن گود"" حرکت ملایم گردو به سوی گود و انتظار و هیجان بازی و شیرینی رفتار کودک که همه را فریفته خود ساخته بود، چنان در طبع نازک شاعر اثر کرد که از آن پس رباعی های بسیار بر این وزن و آهنگ سرود.
رودکی اشعار خود را به آواز خویش همراه نواختن چنگ و بربط می خواند. تاثیر عظیم شعر معروف او: "" بوی جوی مولیان آید همی"" در ادب فارسی مثل است. نوشته اند که امیران و سپاهیان دربار امیر نصر سامانی از توقف طولانی او در هرات که حدود چهارسال به طول انجامید ملول شده بودند. ناچار به رودکی روی آوردند تا به طریقی امیر را به سوی پایتخت یعنی بخارا روانه کند. رودکی بربط برگرفت و به حضور امیر رفت و به آوایی خوش برخواند:

بوی جوی مولیان آید همی یاد یار مهربان آید همی
ریگ آموی و درشتی های او زیرپایم پرنیان آید همی
آب جیحون با همه پهناوری خنگ ما را تا میان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان سر و سوی بوستان آید همی

این نغمه های خوش چنان در دل امیر موثر افتاد که نوشته اند حتی به قدر پوشیدن کفش ها معطل نشد. بی موزه (چکمه) پای در رکاب اسب نهاد و به سوی بخارا راه افتاد.
وی اسماعیلی بود و نصر نیز نخستین امیری بود که این مذهب را پذیرفت و به مبلغین اسماعیلی اجازه داد تا در قلمروش آزادانه مذهب خود را تبلیغ کنند.
پس از خلع نصر سامانی، عده ای در پی آزار و اذیت رودکی و سایر اسماعیلیان برآمدند، رودکی از دربار طرد شد و در فقر درگذشت.

نوشته های دیگران()

پیکاسو و آغاز سبک کوبیسم

Actor28 :: یکشنبه 86/11/7 ساعت 2:20 صبح

در 25 ماه اکتبر سال 1881، پابلو روییزپیکاسو، فرزند دون خوزه روییز پیکاسو و ماریا پیکاسو لوپز، در مالاگا واقع در جنوب اسپانیا به دنیا می آید.
پدر او، دون خوزه، نقاش بود که در مدرسه ی هنرهای زیبا، طراحی تدریس می کرده. پابلو پیکاسو که هر دم تغییر روش در کارش داشته است، در ناکجااباد هنر سیر می کرده و همه ی کوشش هایی را که برای طبقه بندی کارش در مقالات مفهومی یا در برگه دان های مورخان هنر به کار می رفته، به مبارزه می طلبید. وی در سراسر دهه های پربار گذشته، آثاری آفریده که از نظر شیوه بیان و شگرد کار، یکسره با هم فرق داشته. عناصر سبکی که به گمان هنر مندان آن زمان دیر زمانی پیش از این در گذشته پیکاسو مدفون شده بود ، به طور ناگهان سر بر می آوردند و وی همین عناصر را با دیگر عناصر در می آمیخته تا دستاوردهایی نو و پر شگفت پدید آورد.
در وجود این اسپانیایی کوتاه قد با آن چشمان سیاه و خیره، نه یک نقاش و صد نقاش و هر یکی نوآورتر و پر خیال تر از دیگری نهان شده بوده است.
پیکاسو با ایستادگی بر آزادی هنر و حفظ استقلال استوار خود می خواست از نقاشان سراسر اعصار به سبب خواری های بیشمار که کشیده بودند، انتقام بگیرد. وی کاشف دلاور و دم دمی مزاج، شیفته تجربه گری و سر انجام، هنرمندی بود که به نیروی درونی پویای خود برانگیخته می شده. در نزد نسل هنرمندان، آثار پیکاسو حکم دارو تلقی می شده، که همچون محرک نیرومند و شگرفی در وجود تاثیر می گذاشته و حتی توجه بی اعتنایان را بر می انگیخته. پیکاسو با نیروی حیاتی بی باکانه ای سنت هایی را که در واقع، جز مشتی از تعلیمات محافظت شده ی دانشکده هنر نبود، در هم ریخته. وی در دوران کودکی خویش، بسیار خودرای و چه بسا در خیلی از منابع به عنوان فردی کله شق نام برده شده. به جای آن که به درس توجه کند، به ساعت خیره می شده و حرکت آهسته ی عقربه ها او را افسون می کرده است. او برای رقابت با پدرش، از سنین پایین، طراحی هایی را آغاز کرد که از نظر ترسیم خطوط و قدرت خارق العاده ی دید و تخیل، در خور توجه بودند. نبوغ و استعداد پیکاسو چنان شگفت آور بوده که بنا به گفته ی خود او پدرش که از هنر فرزند متحیر شده بود، قلم و تخته و رنگ خود را به او سپرده و اعلام کرده که دیگر هیچ گاه نقاشی نخواهد کرد. نخستین تصویرش که وی را به همگان شناساند. تصویر علم و نیکوکاری بود که پزشک راهبه ای را در کنار تخت یک بیمار علیل نشان می داد. این تصویر باعث شد که در سال 1897، وی در نمایشگاه هنرهای زیبای مادرید، نشان شایستگی دریافت کند: مسئله ای باعث شد تا خانواده اش، وی را به آکادمی سلطنتی سن فرناندو در مادرید بسپارند، اما چیزی نگذشت که از آکادمی و آموزش های خشک آن خسته و به پرسه زدن در خیابانها مشغول شده. البته، گاهی نیز به موزه پرادو می رفت و در آنجا، به شدت تحت تاثیر هنر قرار می گرفت. وی اجباری درونی به نقاشی کردن در خود حس می کرده، اما نمی خواست صرفا از حالت های کلیشه ای مدل رونگاری کند. این احساس به پیوستنش به گروه نقاشان و نویسندگان شورشی آن زمان انجامید که در صدر شکستن سنت ها بودند.
جوانی او در روزگاری گذشت که تجارت آزاد جای خود را به سرمایه داری انحصاری می داد و تاثیر آن بر هنر و هنر مندان با تاثیر دوره های آرام و عادی تفاوت داشته است و هنرمندان را بر آن می داشت تا واکنشهای خود را نسبت به اوضاع و احوال مادی و ایدئولوژی پیرامون خود مورد ستایش قرار دهند: هنگامه ای که در آن، کهنه و نو در ستیزه خشونت باری درگیر می شوند.

پیکاسو در فوریه سال 1900، نخستین نمایشگاه خود را شامل طرح و رسم های دوستانش، برپا و در اکتبر همان سال، به همراه یکی از دوستانش برای نخستین بار به پاریس سفر کرده و در آنجا، از طریق لگا، سزان، وان گوگ و......با آخرین پیشرفتهای صنایع هنری آشنا شده. از آثاری که در نتیجه ی این سفر خلق کرده بود، رقاصه غمگین و آسیاب گالت را می توان نام برد. دو سال پس از این سفر، یعنی در سال 1901، پیکاسو به همراه یکی از دوستانش نشریه ای به نام نشریه هنر جوان را منتشر می کند. این سال را آغاز دوره ی آبی زندگانی پیکاسو نام گذاری کرده اند. دورانی که شیوه کار وی تغییر کرد و آبی رنگ حاکم بر آثارش شده بود. در این دوره فقیران و ناتوانان موضوعات نقاشی او را تشکیل می دادند. البته ، خود وی به اندازه ی تهیدستان پرده های نقاشی اش فقیر و بی چیز بوده. در ماه آوریل سال 1904، پیکاسو برای همیشه بارسلون را ترک و در پاریس اقامت می گزیند. در پاییز همان سال با فرناندو اولیویه آشنا می شود و تا 1911 با او زندگی می کند. در این دوران رنگ صورتی بر نقاشی های وی حاکم می شود و این دوره از زندگی او را دوران صورتی نامیدند. موضوع نقاشی هایش نیز تغییر کرده و به سراغ دلقک ها، آکروبات ها و مقلدان می رفته. پس از خلق تابلو دوشیزگان آوین یون، پیکاسومتوجه عناصر اصلی قرار دادی در طرح مضامین شد و این نقطه ی آغاز سبک کوبیسم بود. پیکاسو با الهام از کارهای سزان، طبیعت بی جان را به تصویر کشیده و در تابلوهایش متوجه اشکال هندسی شده. در سال 1909 بوده که وی نخستین منظره کوبیسم را خلق کرده. تابلو سر یک زن نمونه ای از این دوران بوده است.
در سال 1918، پیکاسو با الگا کولکوا، یکی از اعضای گروه باله در آن زمان ازدواج می کند. او دختر یک ژنرال روسی بوده و مراسم ازدواج آنها به رغم اعتقادات نه چندان محکم پیکاسو، در کلیسا انجام می شود. نتیجه این ازدواج پسری به نام پائلو بود که در سال 1921، به دنیا آمده. در این دوران پیکاسو به خلق نقاشی های مجسمه ای مشغول شده که شدیدا تحت تاثیر مکتب کلاسیک بوده است. ازدواج پیکاسو با الگا، در سال 1935 به جدایی منجر می شود و از معشوقه او ماری ترز والتر دختری به نام مایا به دنیا می آید.
بی قیدی زناشوئی پیکاسو مدتی طولانی در آن زمان به افسانه تبدیل مشود. به غیر از متعددی که پشت سر گذاشته بوده، هفت زن برای مدت ناپایداری در زندگی او نقش رسمی بانوی الهام بخش او را به عهده داشته اند، که او همه آنها را فریفته، عذاب داده و تحقیر کرده است. علت این جدایی های مکرر را برخی از مولفین بی گمان تربیت پیکاسو توسط زن ها، یعنی مادرش، عمه هایش و خواهرهایش دانسته اند که پیکاسو هر جند هم قدر این زن ها را می دانسته اما به همان اندازه از تسلط آنها به وی گریزان بوده. سر انجام در سال 1961، با ژاکلین روک ازدواج کرده. ژاکلین تنها زن ماندگار در زندگی او بوده که تا زمان مرگ پیکاسو همراهش بوده است.
پیکاسو در 8 آوریل 1973، در اوج دلباختگی اش به ژاکلین درگذشت و ژاکلین روک نیز، که پس از پیکاسو شدیدا از نظر روحی دگرکون شده بود. در سال 1986، با شلیک گلوله خودکشی کرد. البته، از نظر عام او چیزی را از دست نداده: چرا که این عمل ضروری، تنها وسیله خلاص شدن از بار سنگین بیست سال جنون هوس آلود بوده. دیوید دون کان که سال ها بهترین لحظه های آن ها را عکاسی کرده بود مرگ ژاکلین را چنین تفسیر کرد: این گلوله نبوده که او را از پای درآورده، بلکه خاطره پیکاسو او را کشت.

نوشته های دیگران()

اصطلاح بلوتوث از کجا آمد؟

Actor28 :: یکشنبه 86/11/7 ساعت 1:30 صبح

برای اکثر افراد، بلوتوث تداعی کننده گوشی‌های پیشرفته و گران قیمت تلفن همراه است، اما درحقیقت بلوتوث یک زبان مشترک بین وسایل الکترونیکی مختلف است که امکان برقراری ارتباط را به صورت بی‌سیم فراهم می‌کند به عبارت دیگر بلوتوث استانداردی برای امواج رادیویی با برد کوتاه است.
به کمک فناوری بلوتوث می‌توان بین دودستگاه هر نوع اطلاعات شامل پیغام،‌تصویر، صوت و ... را به صورت بی‌سیم منتقل کرد.

اصطلاح بلوتوث برداشتی آزاد از نام یک پادشاه دانمارکی است که بین سال‌های 940 تا 981 پس از میلاد می‌زیسته است.
وی در طی حکومت خود توانست دانمارک سوئد جنوبی ونروژ شمالی را متحد سازد و با این کار شهرت یک پادشاه ماهر در ارتباط بامذاکره در تاریخ را از آن خود ساخت. به این ترتیب اریکسون (شرکت موبایل اریکسون) نام بلوتوث را برای این فناوری انتخاب نموده زیرا قصد داشت به طور صلح آمیز محصولات الکترونیکی شرکت‌های مختلف را با هم متحد سازد. هر چند برد کوتاه بلوتوث ممکن است تهدید امنیتی مهمی محسوب نشود اما در دنیایی که هر روز تعدادتلفن های همراه افزوده می‌شود خطر بلوتوث می‌تواند به نزدیکی شخص پشت سر شما در یک صف، داخل ماشین کناری و با محیط کار باشد. تصور کنید شخصی بدون اطلاع شما از طریق اتصال بلوتوث به اطلاعات شخصی تلفن همراه شما دسترسی یابد او ممکن است اطلاعات تلفن همراه را انتقال دهد. به اجرای دستورات، برقراری مکالمه، ارسال پیام‌های متنی و حتی استراق سمع یک مکالمه بپردازد و یا به مشخصات تماس‌ها، تقویم و تاریخ اطلاعات خصوصی دیگر دسترسی یابد در حالتی که ممکن است کاربری از طریق اتصال بلوتوث به انتشار ویروس بپردازد همچنین کاربری می‌تواند با نفوذ در شبکه‌های بی‌سیم مبتنی برفناوری بلوتوث هزینه مکالمه خود را برعهده کاربر دیگر بیندازد.

نوشته های دیگران()

سخن بزرگان

Actor28 :: یکشنبه 86/11/7 ساعت 1:24 صبح

جمال ظاهری انگاه نکو است که با کمال باطنی همراه باشد. محمد اقبال
هزار جمال بدون یک کمال،کوچکترین ارزشی ندارد. جرجی یدان
کمال تا آخر عمر با آدمی است،اما جمال ناپایذار و رفتنی است. ابن سینا
زندگی بکن وبگذار دیگران هم زندگی کنند. لامانا سوف
اگر تکبر نبود،قسمت عمده ای از جنگ های بشری به وجود نمی آمد. ماکسیم گورکی
متکبر حتی یک دوست واقعی ندارد ومتواضع حتی یک دشمن. زتون
همه درهایی که به روی متکبر بسته است به روی متواضع باز است. کانت
اگر میخواهی راحت زندگی کنی متکبر نباش. پاستور
با همه کسانی که به نوعی حقی بر گردن تو دارند متواضع باش. ژول ورن
در مقابل تکبر به دیگران،انتظار تواضع از آنان نداشته باش. شوپن
تولد ها همه یک جورهستند،این زندگی ها و مرگها هستند که متافوتند داستایوسکی
با هر تولد،دنیا بار دیگر متولد میشود. شهریار
زمین ولی نعمت ماست،حیف که قدر آن را نمیدانیم. کارنگی
زمین را از آسمان نثار است و آسمان را از زمین غبار. سعدی

نوشته های دیگران()

چه گلی را در چه زمانی و به چه کسی هدیه دهیم؟

Actor28 :: یکشنبه 86/11/7 ساعت 1:15 صبح

گل رز
عشق بی ریا-زیبایی-شجاعت-احترام-تبریک- "دوستت دارم"
رز سفید: پاکی-معصومیت-راز-سکوت-فروتنی-احترام- "عشق من به تو عمیق و خالصانه است"

رز صورتی: قدردانی- "متشکرم" وقار-ستایش-همدلی-لطافت-شادکامی- "باورم کن" - "تو خیلی دوست داشتنی هستی"
رز زرد: شادمانی-رفاقت-شوق-حسادت-آغاز دوباره- "فراموشم نکن" - "معذرت میخواهم"

رز بنفش: عشق در نگاه اول.
رز نارنجی: اشتیاق-شیفتگی-آرزو.
غنچه رز: نماد پاکی و زیبایی-جوانی-عشق نوپا.
یک شاخه گل رز: سادگی-سپاسگزاری-عشق تازه.
یک شاخه گل رز سرخ: "دوستت دارم".
رزسفید عروس: عشق مبارک و فرخنده.
رز قرمز سیر: سوگواری.
رز سیاه: مرگ
ترکیبی از رز سفید و سرخ: اتحاد-سازش
رز کاملا شکفته: "من متعهد به تو هستم"-"هنوز دوستت داردم"
دسته گل رز: قدردانی.
دسته گل رز کوچک: "من به یاد تو هستم"


داوودی: حقیقت - "تو دوست فوق العاده ای هستی"
نیلوفر آبی: حقیقت.
نرگس: غرور - خود بینی.
بنفشه: اندیشه های ناگفته- سفر- "سفر بخیر" -پاکدامنی-فروتنی.
سوسن سفید: دوشیزگی - پاکی.
اقاقیا: عشق پاک - عشق پنهانی.
بگونیا: هشدار.


کاکتوس: پایداری - استقامت.
کاملیا صورتی: "در آرزوی تو هستم"
کاملیا قرمز: "عشق تو همچون آتشی در قلب من است"
کاملیا سفید: "تو در خور پرستشی"
میخک: شیفتگی - عشق زن - ستایش - "بله"
قاصدک: وفاداری - خوشبختی - صداقت - پیام آور عشق.


فراموشم نکن: خاطرات گذشته - عشق ناب.
پیچک: عشق - صداقت - وفاداری.
نسترن: آرزو - همدلی - "دوستم داشته باش".
لادن: پیروزی - غلبه - فتح.
لاله: عاشق تمام عیار - "باورم کن"
ارکید: عشق - زیبایی.
نرگس زرد: احترام - جوانمردی - " تا زمانی که تو در
کنار من هستی خورشید بر من خواهد تابید"
اطلسی: شرم - ازدواج فرخنده.
گل پامچال: "بدون تو قادر به زندگی کردن نمیباشم"


یاسمن: شادی - شیرینی - دلپذیری - وقار.
رزماری: یادآوری - خاطرات - یادگاری.
آلاله: پروت - زرق و برق.
آفتاب گردان: ستایش - غرور - پرستش.
مریم: لذت.
گلایل: ستایش - صداقت - "به من فرصت بده"
زنبق: اندوه - تاسف.
آنتوریوم: عاشق.
مرغ بهشتی: شکوه - عظمت

نوشته های دیگران()

فال قهوه .....

Actor28 :: شنبه 86/11/6 ساعت 1:31 صبح

فال قهوه به معنای خواندن و تفسیر نشانه های بازمانده قهوه در فنجان، ریشه در هنر تفسیر تفاله چای در چین باستان دارد. چای که در اصل نوشیدنی راهبان بود، در فنجانهایی زنگوله شکل نوشیده میشد.
قبل از اینکه فال چای در میان این راهبان مرسوم شود، آنها با بررسی نقوش ایجاد شده در قسمت داخلی زنگوله های معبد به پیش بینی اینده میپرداختند و بعدها فرم زنگوله را برای فنجانهای بدون دسته چای خوری به کار بردند.
این شیوه پیشگویی بعدها در نزد اعراب و با استفاده از تفاله قهوه مرسوم شد. دانه قهوه برای اولین بار توسط اعراب و در حدود سال 600 میلادی کشف شد و کاشتن و نوشیدن آن تا صدها سال جزو اسرار این قوم بود.
اعراب در ابتدا قهوه را بدون برشته کردن و به صورت سبز دم میکردند که یک نوشیدنی رقیق مانند چای از آن حاصل میشد. در اواخر قرن 13 میلادی آنها ابتدا قهوه را بو داده، آسیاب میکردند و سپس دم کرده آنرا مینوشیدند.
مرکز کشت قهوه در یمن بود و کم کم استفاده از آن در سراسر شبه جزیره عربستان رواج یافت و بعدها توسط حکام عثمانی به ترکیه رسید. اولین قهوه خانه جهان به نام کیواهان Kiva Han، در سال 1475 در قسطنطنیه تاسیس شد.
ورود قهوه به اروپا و پیدایش فالگیران
شناسایی و آغاز مصرف قهوه توسط ساکنان اروپای غربی و آمریکا تا اواخر قرن 18 میلادی صورت نگرفت.
در وین سال 1683، هنگامی که ترکان مجبور به شکستن محاصره وین شدند، 500 گونی قهوه را بر جا گذاشتند. یک تاجر لهستانی متهور از این قهوه استفاده کرد و اولین قهوه خانه برلین را راه اندازی نمود.
قهوه به سرعت مبدل به نوشیدنی دلخواه طبقه متوسط اروپایی شد و قهوه خانه های متعدد در گوشه و کنار برپا شدند. اصطلاح باریستا Barista، به معنای یک قهوه چی که بتواند نوشیدنیهای مختلفی از قهوه تهیه کرده و در این کار استاد باشد، در همین دوران بر سر زبانها افتاد.
موج محبوبیت قهوه باعث به وجود آمدن حرفه های جانبی هم شد که از جمله پر سابقه ترین و ماندگارترین آنها، پیشگویی با تفاله قهوه توسط زنان فالگیری بود که به Cup-Women شهرت داشتند.
هر کسی که با پیش زمینه خرافی، به دنبال مشورت با نیروهای ماورا الطبیعه بود با کیسه کوچکی پر از قهوه بو داده به سراغ این زنان می آمد. در بسیاری از آثار ادبی کلاسیک آن زمان به هنر خواندن نشانه های داخل فنجان اشاره شده است که از جمله میتوان به کتاب "بر گرداگرد آتش ذغال سنگ" (Round About Our Coal-Fire) منتشر شده در سال 1731، اشاره نمود :" ما یک جور مادر-ساحره داشتیم...که کارشان پیشگویی سرنوشت آدمها با پخش کردن قهوه و چای بود".
اولین گروه این پیشگویان، کار خود را در پاریس آغاز کردند و سپس کار خود را در آلمان نیز گسترش دادند. فال قهوه بسیار محبوب و در عین حال بدنام بود و اخطارهای رسمی مبنی بر تحریم این کار و توقیف فالگیران و فال نوشان منتشر شده بود.
حدود سی سال بعد در سال 1742، یک جزوه با عنوان " نبیه فنجان قهوه همراه با مشاهدات جی.جی.بی G.G.B. " در لایپزیک منتشر شد و ده سال پس از آن در مجارستان جزوه ای دیگر به نام " هنر و دانش پیشگویی در قهوه و دم کردنیهای دیگر" در دسترس مردم قرار گرفت.
فال قهوه چیست؟
فال قهوه، خواندن و تفسیر نشانه ها توسط واسطه ای است که از قهوه مانند گوی بلورین فالگیرهای کولی استفاده میکند. قهوه ترک آسیاب شده بیش از هر نوع قهوه دیگر مورد استفاده قرار میگیرد و روند اجرای پیشگویی در همه جای دنیا یکسان است.
قهوه نوشیده میشود و فنجان محتوی تفاله قهوه با آداب خاصی بر روی نعلبکی برگردانده میشود و پس از خشک شدن توسط مورد مطالعه فالگیر قرار میگیرد. اشکالی که بر دیواره فنجان تشکیل شده اند تشخیص داده شده و تفسیر میشوند و هر کس با کمی تمرین و تمرکز و با آزاد گذاشتن ناخودآگاه خود میتواند این اشکال را به خوبی تعبیر نماید.
در واقع تفاله قهوه یا چای، اشکال ابرها، لکه های سنگفرش، گلهای قالی و استخوانهای خرگوش (که در آفریقا به کار میرود)، همه اشکال و نمادهایی هستند که میتوان آنها را با دانستن علم نشانه شناسی و مراجعه به درونیات و درک خود از هر تصویر، معنا نمود.

چگونه یک فنجان قهوه ترک را برای پیشگویی بخوانیم؟
خواندن علایم چای و قهوه به نام تاسیوگرافی (Tasseography) شهرت دارند که از لغت عربی"طاسه" به معنای فنجان گرفته شده است. فال بینی با قهوه به خصوص در میان اهالی یونان، ایران، ارمنستان، روسیه و یوگوسلاوی رواج دارد.
مطالعه کتابهایی که در آن به معنای نمادها و نشانه ها میپردازد میتواند در یافتن و تعبیر این نشانه ها موثر باشد. در مطالب بعدی بیشتر به سمبولیسم یا رمزگرایی خواهیم پرداخت اما در اینجا معنای تعدادی از رایج ترین نقوش و نمادها را برایتان مینویسیم:

• حلقه یا دایره : انجام یک معامله، خواستگاری و نامزدی
• حلقه هایی که نقطه هایی در میانشان باشد: میل به داشتن فرزند تحقق مییابد
• آتش بازی: مشاجره، مشکلات شخصی ناگوار
• مربع: خانه تازه
• خطوط: سفر، یک پروژه که اگر خط مشخص و واضح باشد به معنای موفقیت آمیز بودن آن است
• شمع: محقق شدن یک آرزو، دریافت کمکی از ماورا و قابلیت عمل کردن به یک قول
• اسب سوار: مرد تازه ای در زنگی، اخبار خوش، نامزدی
• گربه: یک شخص دمدمی مزاج (اگر سفید باشد خوب و اگر سیاه باشد بد است)
• صلیب: پیروزی در یک کار سخت
• نردبام: موفقیت اجتماعی، ترقی، تغییر
• پنجره باز: یک شکست خوش عاقبت
• طاووس: شکوه و جلال، تجمل، چیزی که موجب افتخار شود
• پروانه: بوالهوسی
• ماهی: پولی که میزان آن متناسب با اندازه ماهی است
• پرنده: خبر خوش
• موش(صحرایی): دزدی

نوشته های دیگران()

بلند ترین های دنیا

Actor28 :: شنبه 86/11/6 ساعت 1:11 صبح

1 ) مرتفع ترین
مرتفع ترین پایتخت جهان شهر لاپاز، در بولیوی است. این شهر 12 هزار پا از سطح دریا ارتفاع دارد.

2 ) بلندترین صدای جهان
بلندترین صدای جهان صدای گردش زمین به دور خودش می باشد و آنقدر شدید است که اگر ما بشنویم فورآ خواهیم مرد. 

3
) زیباترین و بلندترین ساختمانها
ساختمان های شهر نیویورک در کشور آمریکا، بزرگ ترین و بهترین ساختمان های جهان معرفی شدند.

4 ) بلندترین کوه های جهان
عموما فکر می شود که بلندترین کوه های جهان در تبت قرار دارد .ولی اگر خاطرات مسافران به قطب جنوب برسی شود , آنان از کوه هایی صحبت کرده اند که بسیار بلندتر از اورست است .

5 ) بلندترین بادگیر
بلندترین بادگیر در ایران در شهرستان ابرکوه در استان یزد قرار دارد.این باد گیر زیبا به صورت یک بادگیر بزرگ در پایین ویک بادگیرکوچکتر برروی آن می باشد.این بادگیر در خانه آقازاده قرار داردو
مربوط به عصرقاجار می باشد.

6 ) بلندترین جراثقال سیار
جراثقال 810 تنی مارک " روزن کرانزک 10001 " بلندترین جراثقال سیار در جهان است. قدرت بالابری ( حداکثر وزن بار ) آن 984 تن و طول بازوی متحرک آن 202 متر است.

7 ) بلندترین طناب
برای مسابقات طناب کشی که در جشنواره سالانه ناهاسیتی ( در اوکیناوای ژاپن ) در اکتبر 1995 برگزار شد، طنابی به طول 172 متر و قطر 1/54 متر از الیاف گیاه برنج تهیه گردید. وزن این طناب عظیم الجثه 26/
73 تن بود.

8 ) بلندترین مجتمع آپارتمانی
ساختمان 100 طبقه موسوم به جان هنکاک سنتر در شهر شیکاگو، با 343/5 متر ارتفاع ، بلندترین مجتمع آپارتمانی در جهان به شمار می رود.

9 ) بلندترین ساختمان بانک
ساختمان 72 طبقه فرست بنک تاور (First Bank Tower) بانک مونترال در شهر تورنتو در کانادا با 284/98 متر ارتفاع ، بلندترین ساختمان بانک در جهان است.

 10) بلندترین شمع
بلندترین شمع جهان در نمایشگاه استکهلم در سال 1897 به نمایش گذاشته شد که ارتفاعش 24/38 متر و قطرش 2/59 متر بود.


نوشته های دیگران()

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مگه میشه
خنده های تو
کاش مـی شــــــــــــــــد
آفتاب نگاهت
وقتی خورشید
تومثه یه آسمونی
به شما نمی رسم من
من می گم
اگه دستم برسه به آسمون
برای تو
دوستت خواهم داشت
جاودانه
بذار باور کنم
برگرد به زندگی من
خواب من
[همه عناوین(208)][عناوین آرشیوشده]

About Us!
هنر در دستان  ما          The art is in our hands
Actor28
ورود شما را به این وبلاگ خوش آمد عرض می کنم.امیدوارم مطالب این وبلاگ مورد استفاده ای شما قرار گیرد .نقطه نظرات خود را برای بهبود وبلاگ مطرح نمایید.متشکرم.دوستان عزیز در پایین صفحه فرم عضویت در وبلا گ گذاشته شده که می توانید عضو شوید.گزینه اول:نام شخصی گزینه دوم: نام کاربری گزینه سوم:ایمیل آدرس گزینه 4 و 5 تکرار پسورد که باید شش حرف باشد. فرم ایمیل به مدیر وبلاگ هم در وبلاگ گذاشته شده که می توانید از آن برای ارتباط با مدیر وبلا گ استفاده نمایید. با تشکر
Link to Us!

هنر در دستان  ما          The art is in our hands

Hit
مجوع بازدیدها: 129497 بازدید

امروز: 175 بازدید

دیروز: 7 بازدید

Day Links
عمو بهرام و دایی علی
جشنواره بین المللی فیلم فجر [2]
جشنواره بین المللی تئاتر فجر
خانه ای هنرمندان ایران [97]
خانه سینمای ایران
خانه سینماگران جوان
خبرگزاری سینما ایران
بزرگترین وبلاگ سینمایی ایران [154]
هنر و موسیقی [106]
پدر گرافیک ایران [17]
بهرام رادان [2]
سینما ما [5]
باشگاه خبرنگاران جوان [79]
تئاتر ما [1]
شبکه گرافیک ایران [40]
[آرشیو(44)]


Notes subjects


اشعار گوناگون[48] . دا نستنیها[45] . خانه وخانواده[34] . ترفندهای اینترنت و رایانه[12] . اخبار موسیقی و سینما[12] . بیو گرافی گوناگون[7] . از دل افروز ترین روز جهان، خاطره ای با من هست. به شما ارزانی : .

Archive


نوشته های آذر 1386
نوشته های دی 1386
نوشته های بهمن 1386
نوشته های اسفند 1386
نوشته های فروردین 1387
نوشته های بهمن 1387
نوشته های تیر 1388
نوشته های مهر 1388
نوشته های فروردین 1389
نوشته های خرداد 1389

links
سایت های دانشگاه های علوم پزشکی کشور
سایت انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران
اولین شبکه طراحان گرافیک ایران
گروه گرافیک و چاپ عفراوی
انیمیشن
ایران کاریکاتور
سایت پرتو
مرکز بازار سنجی پارسیان
سا یت سینمای مستند ایران
بنیاد آفرینش های هنری نیاوران
مرکز اطلاعات هنرمندان ایران
سایت تخصصی سینمای ایران
انجمن موسیقی ایران
سایت ایرانیان فیلم
پا یگاه تاریخ و تمدن ایران
پایگاه اطلاع رسانی علوم ارتباطات ایران
مجموعه فرهنگی و هنری تهران
فرهنگ و هنر
انجمن تخصصی آریا تیمز
انیمیشن نظر
مجله رنگ
کارت تبریک
سایت رسمی سازمان تربیت بدنی
سایت رسمی کمیته ملی المپک
فدراسیون فوتبال ایران
پایگاه اطلاع رسانی نمایشگاه ها
سازمان سنجش آموزش کشور
سایت اطلاع رسانی آزمون دانشگاه آزاد اسلامی
دانشکده صدا وسیما
دانشگاه هنر
دانشگاه پیام نور
دانشگاه جامع علمی کاربردی
دانشگاه آزاد اسلامی
دانشگاه تربیت معلم
نوین گرافیک
ایران انیمیشن
انیمیشن امروز
گرافیک کامپیوتری ایران
سایت اختصاصی استاد شکیبا
موزه هنرهای معاصر
شرکت فرهنگی و هنری دل آواز
وب سایت رسمی میدیا فرج نژاد
انجمن تخصصی بانوان

LOGO LISTS




In yahoo

یــــاهـو

کدهای جاوا وبلاگ

قالب وبلاگ

My music

Submit mail

 


ساعت فلش

تصویر روز

مجله تخصصی موسیقی - مجله موسیقی ایرانیان

www.shereno.com
نام کاربری :
کلمه عبور :
Powered By :JustPersian
فرم عضویت
نام شما :
نام کاربری :
ایمیل :
کلمه عبور :
تکرار کلمه عبور :
Powered By :JustPersian
نام کاربری :
ایمیل :
نام :
ایمیل :
متن پیام :
Powered By :JustPersian
< head >

مترجم سایت