Actor28 ::
چهارشنبه 88/7/22 ساعت 6:22 عصر
کاش همه ی عشقای دنیا عشق آسمونی بود عشق به خدا بود و صفا و مهربونی بود کاش همه ی آرزوها یافتن عشق و خوبی بود کاش توی دنیای ما ستاره ها چیدنی بود کاشکی گلها همیشه توی باغا شاد بودن حتی توی زمستون هم گلها همیشه باز بودن کاشکی تو قلب آدما عشق و مهربونی بود عاشق خدا بودن کاشکی به این آسونی بود دیگه کمتر آدما فکر دلاشون با خداست نمی دونم که چرا قلبشون از خدا جداست؟!!!
تفاوتهای خون و اشک 1- خون قرمزه رنگه عشقه ، اشک بیرنگه درد عشقه 2- خون وقتی میاد بیرون میسوزه اما اشک اول میسوزه بعد بیرون میاد 3 - خون مال زخم جسمه ولی اشک مال زخم روحه 4 - جای زخم خون خوب میشه ولی مال اشک خوب نمیشه 5 - خون همیشه مال درد و غمه ولی اشک بعضی وقتا مال خوشحالیه 6 - جلوی خون رو میشه گرفت ولی اشک رو نه
7-از جاری شدن خون، کسی خجالت نمیکشه اما بعضی یا از اینکه اشک بریزن خجالت میکشن .
مهربانم تو بگو بعد از تو از کدام دریچه ی آسمان به تماشا بنشینم و با کدام واژه عشق را معنا کنم ؟ بی تو همه ی فصلها خاکستری و همه ی ستاره ها خاموشند. کیفر شکستن دل من چند جاده غربت و چند آسمان تنهایی است باور کن من هنوز هم به قداست چشمان تو ایمان دارم برای او که وسط قلبش اندازه ی تمام عاشقانه های روی زمین است.
وقتی که تو را دیدم بذر عشقت در قلبم کاشته شد با محبت آن را آبیاری کردم و با لطافت آن را نورانی کردم و اینک عشقت در قلبم سر به فلک کشیده و جوانه های خاطره را به میوه های آرزو سپرده من با دستان انتظار میوه هایت را می چینم و لبریز از امید فریاد می کشم تک درخت عشق و امید و آرزوی من با تمام وجود دوستت دارم .
وقتی معلم پرسید عشق چند بخشه ؟ زود دستمو بالا بردم و گفتم یک بخش اما از وقتی تو رو شناختم فهمیدم عشق سه بخشه : عطش دیدن تو ................ شوق با تو بودن............... و اندوه بی تو بودن.
اگر مدیر بودم یکی از شرایط ثبت نام را عشق می گذاشتم اگر دبیر ریاضی بودم عشق را با عشق جمع می کردم اگر معمار بودم قصری از عشق می ساختم اگر سارق بودم فقط عشق می دزدیدم اگر بیمار بودم تنها شربتی که می نوشیدم فقط شربت عشق بود اگر درجه دار بودم فقط به عشق سلام می دادم اگر پلیس بودم هرگز عشق را جریمه نمی کردم اگر خلبان بودم در آسمان عشق پرواز می کردم اگر دبیر ورزش بودم به بچه ها می گفتم با عشق نرمش کنید اگر خواننده بودم فقط از عشق می خواندم اگر ناخدا بودم همیشه در ساحل عشق لنگر می انداختم اگر نجار بودم عشق را قاب می گرفتم.
نوشته های دیگران()