امشب می خوام بهت بگم دوست دارم خیلی زیاد قد تمام دنیا
می خوام همیشه کنارم باشی می خوام دنیام تو باشی
ماه آسمونم باشی خورشید روزم باشی
روح من باشی می خوام تو همه چیزم باشی
احساس می کنم بی تو دیگه دنیا مفهومی نداره
نمی دونم روزهای بی توبودن چطور می گذشتند ،
اصلا اون روزهام این قدر دیر شب می شدن؟
نمی دونم دیگه هیچ چیز نمی دونم .
از وقتی با تو آشنا شدم نمی دونم چطور باید فکر کنم
اصلا چطورزندگی کنم ...
بی تو سخت می گذره بی تو که هر گز در کنارم نبودی
اما همیشه حتی وقتی نمی شناختمت می دونستم وجود داری
و روزی پیدات می کنم.
این ها رو برای تو می نویسم که بینمون کیلومتر ها فاصله است
اما قلبمون هم صدایی می کنه...
تو که تا ابد توی قلبمی ...
کاش می دونستی تو تنها کسی هستی که با تمام وجود خواستمش
امانمی تونم نمی تونم هرگز این فاصله رو بشکنم ...
مرز بین ایمان و دوست داشتن... مرز بین من و تو ...
من در انتظار آمدنت و اشتیاق هر روزه ی نگاه تو می سوزم ...
کاش فاصله ها کوتاه شوند
و تو در زیر نور مهتاب دستان همیشه سردم
را با گرمای عشق آشنا سازی.
دیگه بی تو نمی تونم زیاد دوام بیارم
مثل ماهی تو کویر این اجتماع می میرم ،
اگر تو نباشی نمی دونم فردا رو چطورشروع کنم ،
تو که تمام فکر و ذکرم رو گرفتی همه جا باهامی .
می خوام همین امشب همین جا جلوی همه اعتراف کنم
گرچه مدت زیادی نیست می شناسمت
اما حس می کنم سالهاست با تو آشنام
می خوام تمام روزها و شبهام بوی تو رو داشته باشه
من و فراموش نکن که به نگاه عاشقت دل خوشم ...
تودر قلبم و در کنارمنی ،
تو فکرم و تو خاطرات سبزم همیشه با منی...
کاش فاصله ها کوتاه می شد و تو میومدی
و من تمام بغض نگاه عاشقم رو روی شونه های خسته ی تو
خالی می کردم ...
کاش ...