Site Graphic >
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هان! بی گمان ما اهل بیت، درهای حکمت و نورهای در ظلمت و روشنی امّتها هستیم [امام علی علیه السلام]
هنر در دستان ما The art is in our hands
|| مدیریت || شناسنامه || پست الکترونیــک ||  RSS  ||
بخشهایی از کتاب بهترین نتورکر دنیا

Actor28 :: چهارشنبه 86/11/3 ساعت 2:57 صبح

چار چوب ذهنی یعنی زاویه دید.یعنی راهی که ما چیزها را می بینیم" "فکر می کنی آیا رسانه ها نسبت به مقالات منفی ای که درباره تجارت شبکه ای چاپ می کنند مسوولند؟" " نه . در حقیقت تا امروز فکر می کردم آنها مسوولند ، اما امروز فهمیدم که حتی من هم در چاپ آن مقالات سهم دارم" " همه مسوولیم. تجارت شبکه ای اصولا برای آزادی است. به ما آزادی به اشتراک گذاشتن می دهد. این یک روی سکه است و روی دیگر احساس مسئولیت است. تجارت شبکه ای حقیقتا یک تجارت مسوولیت پذیری است، یعنی ما بابت مسوولیتی که می پذیریم پاداش می گیریم.هر چه قدر بیشتر مسوول باشیم بیشتر پاداش می گیریم.اینجاست که کلمه پشتیبان(sponser) معنی پیدا می کند، یعنی احساس مسوولیت بابت افرادی که به این تجارت معرفی می کنی.وقتی که تو پشتیبان مجموعه ای چند هزار نفری از افراد هستی ،پاداش آن را می گیری .پاداشی که بسیار زیاد است وتو مستحق آن هستی." هدفی بزرگتر و بهتر از خودت داشته باش و هر چه هدفت بزرگتر باشد بسیاری از چیزها کوچک خواهند شد."چنین تجارتی چه قدر متفاوت از بقیه تجارتهای سنتی است:آموزش به افراد برای لذت بردن - آموزش مهارت هایی که برای موفقیت لازم دارند - کمک کردن به آنها برای رشد و تکامل در وهله اول به عنوان یک نفر و سپس به عنوان عضوی از یک تیم - پیروزی در زمانی که می توانی و من قول می دهم وقتی توموارد یک، دو و سه را انجام دهی همیشه خواهی برد ،همیشه"در این تجارت خوب بودن مهم نیست . مهم این است که قابل همانند سازی باشی "دانستن پاسخ و انجام دادن آن دو چیز کاملا متفاوت است"اول این که وقتی خودت به پاسخ می رسی بسیار تفاوت دارد با این که کس دیگری آن را به شما بگوید وقتی که خودت می فهمی بسیار عمیق تر است. دیگر جای پرسیدن ندارد که آیا درست است یا نه، چون پاسخ خودت است .همچنین وقتی در همان شرایط قرار گرفتی ، آن را راحت تر به یاد خواهی داشت. وقتی خودت پاسخی را می فهمی ، نه تنها آن را پیدا می کنی بلکه در پیدا کردنش تسلط می یابی پس سود آن دو برابر می شود. دانستن پاسخ ، با انجام دادن آن بسیار تفاوت دارد"هدفهایت را در سه مرحله داشتن، انجام دادن و بودن تعیین کن"چیزهایی را که می خواهی داشته باشی، داشته باش."چیزهایی را که می خواهی انجام دهی ، انجام بده."شخصی را که می خواهی باشی ، باش."همیشه روی نتیجه نباید تمرکز کنی. چه در برخورد با خودت و چه در برخورد با افرادی که در گروهت هستند"بدون نتیجه نسبت به کار سرد و بدون لذت بردن از آن خارج می شوی . ممکن است بمانی و بسوزی حتی ممکن است خارج بشوی و بسوزی" عادات ما چیزهایی هستند که ما به آنها فکر می کنیم یا آنها را انجام می دهیم بدون این که از آنها آگاه باشیم. وقتی که ما به چیزی فکر می کنیم یا کاری را انجام میدهیم آگاه هستیم ، پس دیگر آن را نمی توان یک عادت نامید، زیرا ما حق انتخاب داریم."بودایی ها این نکته را آموزش می دهند که زندگی رنج آور است . من با این نکته موافقم، اما چیزی که آنها آموزش نمی دهند این است که چگونه می توان آن را تغییر داد. رنج آور بودن یا هر چیز دیگر بودن قابل تغییر است ، در صورتی که ما ذهنمان را معطوف آن کنیم."عادت اولیه را چگونه به دست آوردی؟ آن را با افکاری که به آن باور داشتی به دست آوردی."برای آرزویت ارزش قائل باش."تمامی نتورکر های بسیار موفق اصل در آمدشان را با دو تا پنج نفر به طور مستقیم به دست آورده اند. ما باید توجهمان به همان چهار پنج نفر باشد و از آنها بپرسیم که آیا متعهد هستند که به مرحله راهبری و موفقیت برسند یا خیر."من راهبرانی می خواستم که دوست داشته باشند خود را همانند سازی کنند. هیچ گاه درباره افرادی که قصد وارد کردن آنها را دارم یا وارد شده اند، قضاوت نمی کنم بلکه از آنها می پرسم .بعضی از آنها ابتدا نمی خواهند یک شبکه بزرگ داشته باشند. این طور آدمها کسانی هستند که باور ندارند موفقیت بزرگ برای آنها امکان پذیر است.پس من همیشه روی عادات باور شده ای که آنها را کمک کند به آنچه می خواهند برسند ، کار می کنم. عده ای از راهبران امروز من کسانی هستند که ابتدا اصلا باور نداشتند به چنین مرحله ای می رسند."باید تمرکزت را به قدری وسیع کنی که آینده را هم در برگیرد"وقتی که به دیگران آموزش می دهی که به دیگران آموزش دهند تو به جای نتیجه گرفتن، دیگران را قدرتمند می کنی . مسلما این هم یک نتیجه است، اما بزرگتر. چیزی که در نهایت به آن می رسی موفقیت طولانی تر ، راهبران بیشتر و فرهنگ راهبری بیشتر در مجموعه است، چیزی که باعث خلاقیت و استحکام بیشتر می شود."وقتی که من این نکته را فهمیدم که ادامه کار بستگی به مهارت ما در پشتیبانی موثر از افرادی که می دانند چگونه به دیگران آموزش دهند دارد تجارت من شروع به رشد واقعی کرد."تا وقتی که تو آموزش ندیده باشی که به مردم کمک کنی تا ارزشهای زندگی شان را پیدا کنند نمی توانی فرصتی را که در اختیار آنها قرار می دهی ، برایشان معنی دار کنی ."در تجارت ما ، تو برای کسی که وارد می کنی ، می ایستی . او را قهرمان می کنی و به موفقیت می رسانی. در حقیقت تو به آنها آموزش می دهی که دیگران را قهرمان کنند و در حقیقت برای دیگری بایستند."حرکت کنید . باورتان را تغییر دهید . فقط بدانید که می توانید. می توانید رویاهایتان را زنده کنید."چیزی که ذهن آن را باور کند، تو می توانی آن را به دست آوری."مشکلات ، جزء هدیه ای در دستانش چیزی برای شما ندارد. شما به دنبال مشکلات می گردید ، زیرا به هدایای آن احتیاج دارید."  

نوشته های دیگران()

تکیه ام بر چیست؟

Actor28 :: چهارشنبه 86/11/3 ساعت 2:35 صبح

اگر ببینید کسی بر روی یک دریاچه یخ بسته مشغول ساختن یک خانه زیباست چه می‌گویید؟ شاید متعجب ‌شوید و با خود بگویید چه کار نابخردانه‌ای! در بهار که یخ‌ها آب می‌شوند چه سرنوشت غم‌انگیزی در انتظار این خانه زیبا و ساکنانش خواهد بود. آری! این داستان بسیاری از انسان‌هاست. بیشتر مردم زندگی خود را با تکیه بر چیزهایی بنا کرده‌اند که ثباتی کاذب دارد و در شرایط سخت از هم می‌پاشد. اکثر مردم تکیه‌گاه مطمئنی در زندگی ندارند و تکیه بر چنین عناصر سستی، ناشی از اعتماد کاذب و ساده‌انگاری آنهاست تکیه‌گاه شما در زندگی چیست؟ آیا تا کنون به این موضوع فکر کرده‌اید؟ آیا متوجه شده‌اید که در واقع (نه در حد عقیده‌ای بی‌پشتوانه) چه چیزی به شما قوت قلب و شوق حرکت می‌بخشد؟ آیا تکیه گاه خود را مورد محک و آزمایش قرار داده‌اید که به میزان ثبات آن پی ببرید؟ نکند شما نیز قصر باشکوه زندگی‌تان را بر یخ می‌سازید و در این چرخه پایان ناپذیر افتاده‌اید که: "چون فرصت ندارم زمین زیر پایم را محک بزنم و بیازمایم، مستقیماً به ساخت خانه مشغول شده‌ام؟" . . : ثروت: ثروت قدرت انتخاب را افزایش می‌بخشد. آن کس که نسبت به آنچه می‌خواهد استطاعت مالی کمی دارد، ناگزیر باید به آنچه که برایش مقدور است بسنده کند. مقدار این ثروت مهم نیست، ممکن است سرمایه یک‌نفر چرخ‌دستی‌اش باشد که با آن دستفروشی می‌کند و یا ممکن است بسیار زیاد باشد.دانش: منظور دانشی است که دیگران از آن برخودار نیستند و یا کم برخوردارند. چنین دانشی به انسان قدرت رد یا قبول می‌دهد و درجایی که موضوع تخصصی می‌شود و نظر یک کارشناس اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند، نقطه‌ای کلیدی محسوب می‌شود.اطلاعات : در عصر اطلاعات به سر می‌بریم و اطلاعات منجر به شناخت بهتر اوضاع می‌شود. با شناخت کامل‌تر، حدود مسئله روشن‌تر شده و خطرات و فرصت‌ها را می‌توان در کنترل بیشتر قرار داد. در نتیجه می‌توان تصمیم‌ خردمندانه‌تری گرفت. اطلاعات را به چند طریق می‌توان به دست ‌آورد. ممکن است اخبار پشت پرده باشد و یا این‌که خود شخص دست به استخراج آن بزند.شهرت: حسن شهرت و معروفیت، منجر به کسب اعتبار و مقبولیت می‌شود. اعتبار و مقبولیت از جمله عواملی هستند که باعث می‌شوند توجه دیگران جلب شده و آنها را مایل به همکاری نماید.روابط : در دورانی زندگی می‌کنیم که ارتباطات نقش مهمی در زندگی ایفا می‌کند و کسانی که از توان برقرای ارتباطی مناسب و مؤثر را دارند از قدرت بیشتری برخوردارند. این دسته‌از افراد می‌توانند به واسطه ارتباطاتی که دارند از امکانات گوناگونی برخوردار شوند.مهارت و تجربه : کسب مهارت نیازمند تلاش و پشتکار است. مهارت آموختنی است و تجربه هم در اثر کار فراوان و در گذر زمان حاصل می‌شود. کارها به دست کسانی انجام می‌شود و به پایان می‌رسد که مهارت و تجربه دارند. نیاز به افراد ماهر و مجرب باعث می‌شود که شرایط آن‌ها برای همکاری پذیرفته شود.پشتیبان : کسی که از حمایت و پشتیبانی فرد قدرتمندی برخوردار است به واسطه این حمایت می‌تواند به کارهای گوناگونی دست بزند و دیگران نیز به واسطه همان پشتیبان از او تبعیت می‌کنند.پیرو یا هوادار : قدرت بعضی از افراد به واسطه پیروان و هوادارانشان است. آنها به واسطه توجه و همراهی پیروانشان از اعتبار و قدرتی برخوردار می‌شوند.عقیده : بسیاری قدرتشان را از عقایدشان می‌گیرند. مثلاً کسانی که معتقدند از نژاد برتری برخوردارند و به واسطه این عقیده طرفدارانی را گرد خود جمع می‌کنند. . این یکی از مهم‌ترین و واضح‌ترین نشانه‌های تکیه‌گاه است. شاید خودمان نیز چندان از تکیه‌گاهمان آگاه نباشیم اما به طور ناخودآگاه توجه خاصی به آن داریم و به هرآنچه که موقعیت تکیه‌گاه را به خطر اندازد، واکنش شدید نشان می‌دهیم. از دست دادن تکیه‌گاه، تأثیر روانی بسیار مخربی بر ما خواهد گذاشت و گاه شدت این تأثیر چنان خواهد بود که افسردگی شدید و حتی مرگ را در پی خواهد داشت. این مطلب را می‌توانیم در خودمان بیابیم. توجه به ناخودآگاه می‌تواند کمک شایانی در جهت شناسایی تکیه‌گاه بکند. آنچه مهم است این‌که در عمل و به واقع بر چه چیزی تکیه کرده‌ایم. چه بسیار افرادی که معتقدند تکیه‌گاه‌هایی بسیار بزرگ دارند ولی اگر به آنها گفته شود که ممکن است چشم خود را از دست بدهید، دچار اندوه فراوان می‌شوند؛ یعنی یکی از تکیه‌گاه‌های این شخص سلامت جسمانی‌اش بوده (و خود بی‌خبر)، و آن چیز بزرگ در واقع توهمی بیش نبوده است. از خود بپرسیم که :تکیه‌ام بر چیست؟ - با یادآوری چه چیزی احساس آرامش و اعتماد می‌کنم؟ - در هنگامی که می‌ترسم، نگرانم و یا مردد مانده‌ام، به سراغ چه چیزی می‌روم؟ - در چه مواقعی خیالم راحت است؟ - به چه چیزی حریصم و علت این حرص در چیست؟ - از دست دادن چه چیزی را نمی‌توانم تحمل کنم و آن چیست که بدون آن زندگی معنا ندارد؟. گام اول تغییر، پذیرش و اعتراف به تکیه‌گاه ضعیف است. اگر مایه آرامش ما پول است و ریشه نگرانی‌هایمان نیز بی‌پولی است، به این موضوع اعتراف کنیم و خود را فریب ندهیم. تا زمانی که در نزد خود اعتراف نکرده‌ایم، بقیه کارها بی‌ثمر است. نه تلقین و نه مطالعه و نه هیچ تکنیک دیگری نمی‌تواند منجر به تغییر تکیه‌گاه شود.در گام دوم لازم است که بدانیم چه عاملی باعث شده که این تکیه گاه را بپذیریم. این عامل می‌تواند آموزش‌های غلط در دوران کودکی، القائات جامعه، توهم و یا تعلیمات اشتباه باشد. در گام سوم با شناخت و فهم دلایل ضعف تکیه‌گاه و پیامدهای پذیرش آن، از تکیه زدن بر جایی سست دست برداریم. لازمه برخورداری از یک زندگی متعالی و اثربخش، داشتن تکیه گاهی محکم است. تنها در زمانی احساس آرامش کنیم که تکیه بر جایی امن و ایمن داریم، جایی که دچار تغییرات نمی‌شود و طوفان حوادث آن را دگرگون نمی‌کند تکیه‌گاه، نقشی مهم و کلیدی در زندگی دارد. آن کس که تکیه‌گاه محکمی دارد از ثبات و اقتدار بیشتری برخوردار است و آن‌که تکیه‌گاهش ضعیف و متغییر است، دارای شخصیتی متزلزل بوده و نمی‌تواند با قاطعیت و استحکام رفتار نماید. در رفتار چنین شخصی انواع دوگانگی‌ها و تغییر موضع‌ها دیده می‌شود و ممکن است با هر کسی به گونه‌ای برخورد نماید. تکیه‌گاه اگر سست بنیاد باشد، یک نقطه شکست محسوب می‌شود. کافی است که این تکیه‌گاه آسیب ببیند تا ساختار روانی فرد درهم بریزد. لازم است که تکیه‌گاهمان را بشناسیم و اگر از تکیه‌گاهی سست برخورداریم، با تغییر بینش، آنرا تغییر دهیم اصولاً هر چیز باثباتی در این هستی تکیه‌گاهی دارد و بر چیزی استوار گشته است. تکیه‌گاه درخت، زمینی است که بر آن ریشه دوانده است. تکیه گاه زمین، خورشید است و تکیه‌گاه خورشید کهکشان راه‌شیری است. آنچه که تکیه‌گاه ندارد شهاب سنگ‌ سرگردانی است که بدون هدف در فضای بین سیارات و ستارگان شناوراست و بالاخره به سیاره یا ستاره‌ای اصابت می‌کند و یا خود مورد اصابت شهاب‌سنگ سرگردان دیگری قرار خواهد گرفت انسان‌ها نیز از جهت روانی تکیه‌گاه‌هایی دارند و زندگی‌شان را با محوریت تکیه گاهشان بنا کرده‌اند. مهم‌ترین مواردی که می‌تواند تکیه‌گاه شود، عبارتند از اینک در خود بنگریم که تکیه‌گاه ما چیست؟ برای اینکه بتوانیم تکیه‌گاه خود را بشناسیم، در ابتدا بهتر است کمی مشخصات تکیه‌گاه را مرور کنیم. صخره‌نوردی را در نظر بگیریم که درحال بالا رفتن از صخره‌ای صعب و با شیب تند است. تکیه‌گاه این صخره‌نورد، رشته طنابی است که جلوی سقوطش را می‌گیرد. آیا می‌توانید تصور کنید که صخره‌نورد در این حالت چه احساسی به این رشته طناب دارد؟ تمام زندگی او به همین رشته نازک وابسته است و او باید کاملاً متوجه باشد که این رشته در لابلای صخره‌ها گیر نکند و پاره نشود. اگر پایش بلغزد و سقوط کند، به اولین چیزی که چنگ می‌اندازد، همین رشته طناب است و آن را چنان می‌گیرد که گویی معشوقی را به آغوش گرفته است. از طرف دیگر رشته طناب باعث آرامش و آسودگی خاطر صخره‌نورد است. هرگاه ببیند که رشته طناب در وضعیت مناسبی است و به خوبی به صخره متصل شده است، احساس خوبی دارد و با اطمینان و اعتماد از صخره بالا می‌رود و قدرت مواجه با خطر در او زیاد می‌شود و درهر جا که ببیند رشته طناب در وضعیت خوبی نیست و دچار سایش شده یا به میخی متصل به صخره نیست، محتاط می‌شود و با دلهره و حواس جمع به صعود ادامه می‌دهد از طرف دیگر هرگاه که تکیه‌گاه در وضعیت مطلوبی باشد، حس آرامش و راحتی ما را در بر می‌گیرد. نفس عمیقی می‌کشیم و با خود می‌گوییم "الهی شکر" که شاید ترجمه آن چنین باشد "ای تکیه‌گاه از تو بسیار متشکرم". به خاطر همین حس آرامش و راحتی در صدد تقویت و مستحکم کردن تکیه‌گاه خود بوده و حتی نسبت به این موضوع حریص هستیم با شناخت هر چه بهتر تکیه‌گاه می‌توانیم ببینیم که تا چه حد تغییر ناپذیر و مستحکم است و چه خطراتی آن را تهدید می‌کند. شایسته است بر چیزی تکیه کنیم که خود متکی به چیز دیگری نباشد و هیچ عاملی نتواند به آن ضربه بزند. تغییر تکیه‌گاه با تغییر بینش و افزایش خودآگاهی همراه است .

نوشته های دیگران()

شام غریبان حسین

Actor28 :: چهارشنبه 86/11/3 ساعت 2:32 صبح


نوشته های دیگران()

آیا می دانید؟

Actor28 :: چهارشنبه 86/11/3 ساعت 2:26 صبح

آیا می دانستید که فیل بالغ در روز 220 کیلوگرم غذا و 200 لیتر آب مصرف میکند؟
- آیا می دانستید که روزانه فقط در قاره آفریقا سه هزار نفر جان خود را در اثر ابتلا به بیماری مالاریا از دست میدهند و به طور سالانه یک میلیون کودک در دنیا جان خود را بر اثر این بیماری از دست میدهند؟
- آیا می دانستید کهکشان راه شیری تقریبا" صد میلیارد ستاره دارد؟
- آیا می دانستید که کره مریخ 687 روزه به دور خورشید میچرخد؟
- آیا می دانستید جرم زمین 6 هزار میلیارد میلیارد تن میباشد؟
- آیا می دانستید که زرافه تار صوتی ندارد و لال است و نمیتواند هیچ صدایی از خود در آورد؟
- آیا می دانستید در سال 1987 خطوط هوایی «امریکن ایرلاینز» توانست با حذف یک دانه زیتون از هر سالاد سرو شده در پروازهای درجه یک خود، چهل هزار دلار صرفه‌جویی کند؟
- آیا می دانستید که خورشید ?????? مرتبه بزرگتر از کره زمین است؟
- آیا می دانستید که دلفین‌ها هم مانند گرگ‌ها هنگام خواب یک چشمشان را باز می‌گذارند؟
- آیا می دانستید تنها غذایی که فاسد نمی‌شود، عسل است؟
- آیا می دانستید که انسان سالانه بیش از ?? میلیون مرتبه پلک می زند؟
- آیا می دانستید پلک زدن خانمها تقریبا" دو برابر آقایون هستد؟
- آیا می دانستید قدیمی ترین بنا در شمال توکیوست که پانصد هزار سال قدمت دارد؟
- آیا می دانستید در جهان به 6000 زبان تکلم میشود؟
- آیا می دانستید اعصابی که در بدن شما وجود دارد به اندازه فاصله زمین تا ماه است؟
- آیا می دانستید که فک انسان میتواند هنگام جویدن 200 پوند فشار وارد کند، در حالی که فک یک سوسمار میتواند 2000 پوند فشار وارد کند؟
- آیا می دانستید دما در کره ما بین 100+ تا 200- درجه سانتیگراد در نوسان است؟
- آیا می دانستید که شن خیس از شن خشک سبکتر است؟
- آیا می دانستید که نظیر اثرانگشت، اثر زبان هر شخص نیز متفاوت است؟
- آیا می دانستید که حلزون می‌تواند سه سال بخوابد؟
- آیا می دانستید روزانه 14000 نفر در جهان به بیماری هولناک ایدز مبتلا میشوند؟
- آیا می دانستید زمانیکه عطسه می‌کنید قلب شما به اندازه یک میلیونیم ثانیه می‌ایستد؟

 


نوشته های دیگران()

چگونه میتوان مرد جذابی بود ؟

Actor28 :: دوشنبه 86/11/1 ساعت 4:0 عصر

اگر شیوه زندگی شما خسته کننده شده است بد نیست که نیم نگاهی به این مقاله بیندازید. طریقه بدست گرفتن امور و نشان دادن خود، از مطالب این بخش می باشند. چگونه مردی با شیوه زندگی ملال آور، میتواند همسرش را به سمت خود جذب کند؟ تنها کاری که می توانید انجام دهید که هم به نفع خودتان است و هم به عنوان راهی برای جلب توجه خانمها به شمار می رود، این است که سعی کنید فرد جذابی باشید. یکی از آسانترین شیوه هایی که می توانید از آن بهره ببرید، این است که "اهل عمل" باشید. به این معنا که از هر موقعیتی که بر سر راه شما قرار گرفت به بهترین نحو استفاده کنید. اگر بر سر دوراهی گیر کردید، هر دو راه را امتحان کنید. اگر در مورد مسافرت رفتن دودل هستید، خوب، سفر کردن گزینه بهتری است. می خواهید برای صرف غذا به یک رستوران جدید بروید و یا در همان مکان همیشگی غذا میل کنید، خوب ما به شما میگوییم که یک چیز جدید را امتحان کنید. با انجام چنین اموری زندگی شما رفته رفته سرشار از تجربه های جدید خواهد شد.... هوش و دانش شما نیز افزایش پیدا می کند و باعث می شود که همسرتان نسبت به زندگی شما کنجکاوی بیشتری از خود نشان دهد. هر چقدر که تجربیات شما بیشتر باشد، بالطبع مطالب سرگرم کننده تری دارید تا با همسرتان در میان بگذارید... و در نتیجه خیلی آسان تر می توانید با او ارتباط بر قرار کنید. به عنوان مثال زمانی که او می گوید " با دیدن این منظره به یاد مکانی در اروپا افتادم" شما نیز می توانید، پاسخ دهید "اوه، بله...می دونم چی می گی" زمانی که به شما می گوید که عاشق غذاهای یونانی است می توانید او را به رستورانی ببرید که روزی خودتان برای شکستن عادت روزانه به آنجا رفته بودید. به خاطر داشته باشید که هیچ گاه از انجام چنین کارهایی پشیمان نخواهید شد، بلکه پشیمانی از آن کارهایی است که تا به حال آنها را انجام نداده اید. سعی کنید طعم حقیقی زندگی را بچشید. خودتان هم شگفت زده خواهید شد که همسرتان چقدر سریع متوجه این موضوع می شود. شما قبلا ذکر کرده بودید که یک مرد به منظور ایجاد جذابیت در روابط خود باید از "حس رهبری" بالایی برخورد باشد. اهمیت این مطلب تا چه حد است؟ ساده است، خوب است بدانید که خانم ها از تصمیم گرفتن متنفر هستند. همه ما خوب می دانیم که خانم ها خیلی سریع تصمیم می گیرند، اما به همان سرعت نیز نظرشان در مورد هر چیزی عوض می شود، و این امری است که حقیقت دارد. خانم ها توانایی تصمیم گرفتن را دارند، اما دوست ندارند چنین کاری را انجام دهند، به همین دلیل هم هست که همیشه جذب مردهای با اراده و مصمم می شوند. برای خانم ها مصمم بودن مردها جزء خصوصیات برجسته آنها به شمار می رود. برای یک خانم هیچ کس مردانه تر از فردی نیست که می داند از زندگی خود چه می خواهد، به اندازه کافی اعتماد به نفس دارد، و او را به مکانی می برد که هم سرگرم کننده است و هم مهیج. آقایون با انجام چنین اموری ثبات و ایمنی را برای خانمها فراهم می آورند، و این دقیقا چیزی است که خانم ها هر لحظه آرزوی آنرا می کنند. با برداشتن مسئولیت تصمیمگیری از روی شانه های او شما می توانید آرامش و امنیت را برایش به ارمغان آورید. متاسفانه بسیاری از آقایون از تصمیم گیری وحشت دارند، چرا که تصور می کنند شاید تصمیمات آنها موافق نظر خانم ها واقع نشود و موجبات ناراحتی آنها را فراهم آورد. در طول زمان ممکن است همه ما دچار چنین اشتباهاتی شویم و سوال "من نمی دونم.... تو می خواهی چه کاری انجام دهی؟" را که خانم ها از آن به شدت متنفر هستند، بر زبان می آوریم. اما همانطور که مردها هنگام رقصیدن با حرکات قدرتمند اما در عین حال ملایم خود همه چیز را کنترل می کنند، در عشق ورزی نیز باید یک چنین کاری را انجام دهند. اگر می خواهید او را برای صرف غذا به یک رستوران ببرید، ابتدا از مزایای رستوران برای او صحبت کنید، اگر او مخالفت کرد، لازم نیست از او سوال کنید "تو کجا رو دوست داری؟" بلکه خیلی سریع می توانید پیشنهاد مکان دیگری را به او بدهید. قاطعیت شما که نشاند هنده "مردانگی" شماست مشخص می کند که آیا مجذوب شما خواهد شد یا خیر. بنابراین در حالی که او را با ملایمت به سمت خواست های خودتان هدایت می کنید، خیلی زیرکانه هر چیزی که خواست به او بدهید. او از شما به خاطر این کار ممنون و متشکر هم خواهد شد. یک مرد چگونه می تواند در زمان ملاقات خانم ها "جذابیت" خود را به آنها ثابت کند؟ یکی از بزرگترین تفاوت هایی که میان مردهایی که در روابط خود با خانم ها موفق هستند و سایر افراد، این است که آنها همیشه آماده "ترک رابطه" هستند. اگر یک خانم متوجه شود که نظر شما را به خود جلب کرده و شما همیشه در کنار او باقی می مانید، هیچ کاری برای جلب نظر شما به خود انجام نمیدهد و از این گذشته به راحتی کنترل تمام امور را نیز به دست می گیرد. "انتقال قدرت" از همان آغاز اولین ملاقات معنا پیدا می کند. یک خانم به راحتی می تواند از همان ابتدای امر تشخیص دهد که آیا شما به او "اهمیت" می دهید و یا خیر. اگر احساس کند که شما تنها به او "چشم دارید"، دیگر هیچ تلاشی برای جلب توجه شما انجام نمی دهد، زیرا می داند که شما در حال حاضر تصمیم خود را در مورد او گرفته اید. از سوی دیگر اگر تصور کند که تنها برای سرگرمی با او قرار ملاقات گذاشته اید و اثری از علاقه حقیقی به چشم نمی خورد، او تمام تلاش خود را می کند تا بتواند نظر شما را نسبت به خود جلب کند و در شما تاثیر بگذارد. شاید شما تعجب کنید اما این مطلب حقیقت دارد. بنابراین رمز موفقیت شما در این مرحله اجتناب از "کم آوردن" در مقابل خانم هاست، و شما باید به هر قیمتی که شده این کار را انجام دهید. همیشه به خاطر داشته باشید که یک خانم جذاب دیگر در گوشه ای به انتظار شما نشسته است. تصمیم خود را در مورد رابطه فعلیتان بگیرید، آیا می خواهید ادامه دهید و یا قصد ترک آنرا دارید؟ زمانیکه حس انتخاب کردن وجود شما را فرا بگیرید و به خود حق انتخاب دهید، او به سمت شما کشیده می شود و می توانید او را با خود به هر کجا که می خواهید ببرید. اگر این شیوه را در پیش بگیرید تمام خانم ها برای جلب توجه شما تلاش خواهند کرد.

نوشته های دیگران()

دوست دارید فکر اطرافیانتان را بخوانید؟

Actor28 :: دوشنبه 86/11/1 ساعت 3:39 عصر

آیا مایلید به افکار کسی که در کنار دستتان نشسته است پی ببرید؟ اگر با افراد زیادی مواجه شده باشیم می‌توانیم بسیاری از افراد را حتی از نوع صحبت کردنشان بشناسیم‌. اما این شناخت در مواجه حضوری با دانستن بسیاری از حالات ثابت شده در علم روان‌شناسی بهترین فرهنگ نامه آدم‌شناسی را برایمان می‌گشاید. با شناخت بیشتر افراد، ارتباط مان جهت دار می‌شود و در مدت کوتاهی خواهیم توانست که به هدف مورد نظر از این آشنایی و ملاقات نزدیک شویم‌. ایجاد رابطه صحیح باعث رشد عزت نفس در انسان می‌شود و ارتباط ما با خودمان و اطرافیان تقویت می‌شود. هر چه بهتر و کامل‌تر با خود و دیگران ارتباط برقرار کنیم‌، احساس موفقیت از ایجاد یک ارتباط صحیح و دوستانه ما را زودتر به هدفهایمان می‌رساند و باعث تعالی افکار و رفتارمان در زندگی می‌شود. 1 - فرد خوددار: اگر شخصی دستهایش را پشت کمر قفل کند، نشان می‌دهد که خود را به شدت کنترل کرده است‌. در این حالت او سعی دارد خشم یا احساس ناامیدی را از خود دور کند. 2 - حالت تدافعی‌: اگر انگشتان دستها به بازو گره خورده باشد نشان دهنده حالت تدافعی در برابر حمله‌ای غیر منتظره و ناگهانی یا بی‌میلی برای تغییر چهره شخص است‌. اگر انگشتها مشت شده باشند، حالت بی میلی شدیدتر است‌. 3 - متفکر: گره کردن دستها به دسته‌های صندلی نشان می‌دهد که شخص سعی دارد احساس خود را مهار کند. اما قفل کردن قوزک پاها به یکدیگر حالت تدافعی است‌. این حالت بیشتر در مسافران مضطرب هواپیمای هنگام پرواز و فرود آن دیده می‌شود. 4 ـ دقت‌: وقتی شخص انگشت سبابه را روی صورت و بقیه دستش را به صورت گره کرده در پایین صورتش قرار می‌دهد یعنی که با دقت است‌. این حالت نشان می‌دهد که شخص بادقت زیاد به صحبت‌های شما گوش می‌دهد و یک یک کلمات شما را می‌سنجد و در چهره او حالتی انتقادی به چشم می‌خورد. 5 - بدگمان‌: انگشتهای گره شده زیر چانه و نگاه خیره نشان دهنده حالت تردید و دودلی است‌. او به صحبت‌های شما و صحت گفته‌هایتان تردید می‌کند. در این حالت ممکن است آرنج روی میز قرار گرفته باشد. 6 - بی‌گناه‌: دستهایی که روی سینه قرار گرفته باشد، بهترین نمونه برای نشان دادن و حالت بی‌گناهی و درستکاری است‌. این حالت اثر باقیمانده از شکل سوگند خوردن است که دست را روی قلب قرار می‌دهند. 7 - مطمئن‌: این حالت دستها در مردها نشان می‌دهد که به آنچه که می‌گویند اعتقاد و اعتماد کامل دارند و در خانمها کمتر دیده می‌شود. خانمها هنگامی که دست خود را به کمر می‌زنند نشان می‌دهند که به آنچه می‌گویند اطمینان دارند. 8 - مرموز: دستهای به هم مشت شده زیر چانه نشان می‌دهد که شخص نظریاتش را پنهان می‌کند و به شما اجازه می‌دهد به صحبت خود ادامه دهید، تنها هنگامی که حرفهایتان پایان یافت به شما و نظریات شما حمله خواهد کرد. 9 - ظاهر ساز: او آرام به نظر می‌رسد اما این آرامش پیش از توفان است‌. این حالتی است که بیشتر رؤسا به خود می‌گیرند تا خود را به گونه‌ای به زیردستان نزدیک کنند و در عین حال جاذبه آنها نیز کم نشود. 10 - آماده و موفق‌: قرار دادن پاها روی هر چیز (روی صندلی‌، میز، سکو و... نشانه حالت مالکیت است‌... در یک میز گرد تنها رئیس اجازه دارد چنین حالتی داشته باشد و آرامش خود را نشان دهد.) 11 - اعتماد به نفس‌: تکیه زدن به صندلی در حالتی که دستها پشت سر قفل شده نشان دهنده اعتماد به نفس قوی است‌. اگر شخصی در این حالت صحبت می‌کند به گفته‌های خود اعتماد دارد و اگر به صحبت‌های شما گوش می‌دهد به خود زحمت ندهید، او خود همه ماجرا را می‌داند!

نوشته های دیگران()

2 قانون مهم در زندگی

Actor28 :: دوشنبه 86/11/1 ساعت 3:24 عصر

قانون تصمیم : مصمم بودن از ویژگی های اساسی افراد موفق است . در زندگی شما هر جهشی در جهت پیشرفت هنگامی حاصل می شود که در موردی تصمیم روشنی گرفته باشید . قانون انتخاب: هر کاری که انجام میدهید بر اساس ارزش های غالب در آن لحظه است . حتی هیچ کاری نکردن هم نوعی انتخاب است . هر جا که هستید و هر کسی که هستید به دلیل انتخاب ها و تصمیم هایی است که تا این لحظه گرفته اید .
 

نوشته های دیگران()

موانع موفقیت

Actor28 :: دوشنبه 86/11/1 ساعت 3:22 عصر

هرفردی موفقیتهای خویش را براساس یک مقیاس نسبی مورد سنجش قرار می دهد. مـوفـقـیـتـهای کـوچـک بـرخی اشخاص درنظر برخی دیگر ممکن است بزرگ جلوه نماید؛این کاملا بستگی بنوع تربیت، تحصیلات و شرایط مـوجود در زندگی شما دارد. تا زمانیکه به اهداف خود دست یافته و برای بهترین بودن سختکوشی می کـنـیـد، فـردی موفق محسوب میشوید. این اصل مطلب است. با این حال افرادی نیز وجود دارندکه نمی توانـندبه سطـح رضایت بخشی ازموفقیت دست یابند.ضعفهای شخصیتی و یـا خـصوصـیات از پـیـش تعیین شده زندگی آنها، مـوانـع اصـلی راه چنین انسانهایی بشمار می رود. اگر در زندگی خـود شـرایـط دشـواری را تـجربه کرده اید، نگاهی به این صفات و موقعیت ها بیندازید تا ببینید در حال آماده نمودن خود برای شکستهای بیشتر میباشید یا خیر. پشت گوش اندازی ممکن است یکی از اصلیترین اهریمنان عامل نابودی شما در تحصیل و زندگی شغلی، طفره رفتن و به تعویق انداختن امور بوده باشد. افرادی که علامت مزمن این "بـیـمـاری" در آنها دیده میشود، مایلند با این جملات توجیه کننده که " تمام کردنش کاری نخواهد داشت" و یا "نگران نباش، وقت برای انجام دادنش بسیار است"، کارها و وظایفشان را برای همیشه از سر خود باز کرده و به تعویق بیندازند. اگر کاری در حد و اندازه قابلیتهایتان به شما روی آورد ولی به دلیل عذر و بهانه های ذکر شـده از انجام آن ممانعت بعمل آوردید، قطعا" پشت گوش اندازی مشکل اصـلی بـوده و باید مرتفع گردد. احساس میکنید که زمان در اختیار شما اسـت، اما هنگامی کـه وقـت موعود نزدیک می شود، برای اتمام کار بسرعت هجوم می آورید و نتیجه آن خواهد شد که آن طور که در ابتدا مد نظرتان بود از انجام عمل مورد نظر باز خواهید ماند. فرد پشت گوش انداز معمولا انسانی تنبل و سست می باشد. او برای همه چیز عذر و بهانه داشته و با اینکه توانایی و ابزار انجـام امـور را در اختـیـار دارد، از اتـمام آنـها طـفره می رود. کار کردن با چنین اشخاصی غیر قابل تحمل است و نه تنها کاستی و سستی آنها باعث اختلال در کارها میگردد، بلکه کارمندان فعال دیگر نیز مـمکـن اسـت به چنـین خصیصه ای دچار شده و رویه آنها را در پیش بگیرند. ترس از موفقیت مانع اصلی دیگر واهمه داشتن از موفقیت است. با اینکه چنین افرادی دقیقا" می دانند که برای موفق شدن به چه چیزی نیاز دارنـد، امـا بدلیل داشتن ترس از موفقیت قادر به رسیدن به اهداف والای خود نیستند. در نـظـر ایـشـان راه پـیـش رو، مـخـوف و رعـب آور میباشد. نگرانی از آینده و همه مسائلی که در نهایت گریبانگیر او خواهد شد، منجر به فقدان بصیرت و بازماندن آنها می گردد؛ مـخـاطرات ذاتـی روند تجارت، رام نشدنی بنظر خواهد رسید. فرصت های ترقی در محل کار ممکن است پیش بیایند، اما فردی که از موفقیت وحشت داشته باشد قادر به گرفتن ترفیع نخواهد بود. او بهانه می آورد که مسؤلیـتـهـای شـغـل جدید زیاد و خارج از توانایی هایش است. اینگونه اشخاص میلی به بالارفتن از پله های ترقی ندارند وقتی آینده نا معلوم باشد، این وحشت شدت بیشتری پیدا میکند. باید پذیرفت افــرادی که دارای چنین ترسی نمیباشند روزهایی پیش رو دارند که در آنها آینده ترسناک جــلوه مینـماید، بنابراین میتوان متوجه شد اشخاصی که فاقد مکانیزمی مناسب برای برخورد و رویارویی با چنین موقعیتی می باشند، چگونه احساسی خواهند داشت. تشخیص و حل این مشکل آسان تر از برخورد با پشت گوش انـدازی است. بـا کمی هم محوری و اندکی صبر و شکیبایی فردی که از پذیرش مسؤلیتهایی کــه موفقیـتـش را به همراه خواهد داشت وحشت دارد، میتواند شرایط را به نفع خود تغییر دهد. وسواس افراد موفق دارای خصوصیتی مشترک هستند و آن قابـلیـت تمرکز بر اندیشه های بـزرگ میباشد. برای بسیاری اتخاذ چنین دیدگاهی مشکل است چرا که خود را کاملا" محدود و متعهد به انجام کارهای جزئی و کوچک میـنمایند. تلاش زیاد برای انجام کارهای جزئی زیان آور است چرا که زاویه دید را محدود خواهد کرد. اگر برای اتمام هر کار کوچکی مصر باقی بمانید، هرگز قادر نخواهید بود به اهداف والای خود دست پیدا نمایید. اگر یک کارفرما کاری را به یکی از کارمندان سخت کوش خود محول کرده و آن کارمند دید وسیع نداشته باشد، بطور یقین کارمند مربوطه در مورد هر موضوع بی اهمیت آن پروژه دچار تنش و فشار روانی شده و در به نتیجه رساندن کار دچار کندی خواهد گـردید. ایـن حالت در اصطلاح احساس وسواس فکری-علمی نامیده و بـاعـث کـاهـش قـابل ملاحظه خلاقیت و کارایی می شود. اینگونه افراد،سخت کوشی و تلاش زیاد را لازمه زندگیشان دانسته اما عزم و اراده خود را برای کاربرها و مصارف مفید بکار نمیبندند. تنظیم دقیق مهارتهای مدیریـت زمـانـی در برطرف کردن این مشکل کمک فراوانی خواهد نمود. نا امنی افراد ضعیف و سست بنیان بعلت داشتن احساس ناامنی،در کارشان پیشرفتی حاصل نمیگردد. شاید یکی از دلایل عدم موفقیت اینگونه انسانها در بی میلی آنها برای نشان دادن برش از خودشان نهفته شده باشد. علت ترس نیست؛ فقدان اطمیـنان و اعـتـمـاد باعث عقب ماندن آنها میگردد. برای مثال عدم برخورداری از تجربه در بخشی بخصوص، می تواند موجب پدید آمدن احساس عدم اعتماد به نفس در فرد شود. مثال بیان شـده در قـسمت قبل در این مورد نیز قابل بیان است با این فرق که کارمند از هـمـان ابـتـدا اصلا" از انـجـام کـار مـحولـه امـتـنـاع ورزیـده و با بهانه آوردنهای گوناگون به کار فرمای خود اینگونه القا میکند که نمی تواند از عهده چنین مسؤلیتهایی برآید. در اینـجا نـیـز مـسئله هزینه فرصت از دست رفته مطرح است. برخی افراد مایل نیستند برای پیـشرفت و تـرقی دادن مـوقـیـعت شـغلـیـشان در زمان مـحدود خـود بـه داد و ستد بپردازند اما اینگونه گزینه ها و پیشنهادات کاری بخشی از زندگی مـحسـوب میـگـردنـد. بنابراین ببینید که چه چیزی برای شما بیشتر اهمیت دارد و با اطمینان خاطر تصمیمـی مناسب بگیرید. اطرافیان ممکن است شما همه شرایط لازم برای منعکس نمـودن فردی موفق از خود را دارا باشید، اما آیا دوستانتان شـما را در این راه همراهی میکنند؟ ممکن اسـت آنـها دیـدگـاه مـتـفـاوت و مـتـضـادی از مـوفـقیت نسبت بشـما داشـتـه باشند. ( و یا اصلا" دیـدگاهی نداشته باشند )دوسـتـان به علت تاثیرات منفی راه رسیدن بـه موفـقیـت را برایتان سخت و دشوار میکنند. برخی از اطرافیان حتی ممکن است متوجه پـتـانـسیـل واستعدادهای نهانی شما نشده و باعث زمین خوردگی وتردید در قابلیتها و تواناییها گردند. حتی برای نامزد و یا همسرتان ممکن است این تصور بوجود آید که توانمندیهای شما هنـوز بـرای خودتان ثابت نشده و این میتواند به بدبینی آنها نسـبت بـه آیـنـده تان منجر گردد. این موضوع ممکن است باعث نا امیدی و تضعیف روحیه شود، اما بیاد داشته باشید که نباید دیگران را مقصر بدانید؛ شما فقط یک قربانی بیگناه نیستید.با وجود ابراز بی اعتنایی آنها هنگام بیان ایده های کاری جدیدتان،بخاطر داشـته باشید که این شما هستید که چنین همراهانی را در آن لحـظـه و لـحـظـات آتی برای خود برگزیده اید. اگر این گونه روابط دوستی برایتان اهمیت دارد، کاری که باید انجام دهید همسو نمودن دوستانتان با سیستم و خط مشی خود است.چنانچه توانـستـید متقاعدشان کـنید که انسانی شایسته اعتماد و اطمینان میباشید، آنها را دوستان واقـعـی خـود دانسته و در غیر اینصورت برای همیشه از زندگی خود بیرونشان کنید. فقدان منابع هیچ چیزی ناهنجار تر از این مـوضـوع نـیست که انسان با وجود داشتن همه قابلیـتهای لازم جـهت رسـیدن بـه مـوفقیت، فقط بخاطر عوامل خارج از کنترل خود، از پیشرفـت باز ماند. فقدان منابع مالی و یا کمبود زمان بدلیل نگهداری از خانواده و یا مسؤلیتهای دیگر میتواند یک قاتل واقعی باشد. رشد کـردن زیـر خـط فقر و یا تامین نمودن نزدیکانی که به شما نیازمند هستند، آینده را بسیار متفاوت از آن چـیـزی کـه در تصـورتـان بوده ترسیم خواهد نمود. بسیاری از مواقع بـدنـیـا آمدن یک بچه و یا بیماری ناگهانی افراد خانواده باعث لغو شدن برنامه ها و بازماندن انسان از عملی کردن اهـدافـش خـواهـد شد. این هم یکی دیگر از حقایق تلخ زندگی است که همیشه امور بر وقف مراد آدمی نمی باشد. البته باید دانست که موفقیت نه فقط بر اساس مقیاسهای متفاوت، بـلـکه در مـکانهـا و شرایط گوناگون نیز مورد سنجش قرار میگیرد. موفقیت مالی ممکن است هدف اصلـــی شما باشد، اما پدری خوب و کارمندی سخت کوش بودن برای تامین کردن یک خانـــواده نوپا نیز به همان اندازه پر معنی و ارزنده است. باید پذیرفت که زندگی و هدفهـای مــورد نظر انسان ممکن است دستخوش تغییرات قرار بگیرند که در این شرایط، تـوانـایی شما در تطبـیق خود با این تغییرات یک مقیاس بزرگ موفقیت بشمار میرود. نیاز به دیدگاهی درون نگر یک معلم مدرسه، راهبه، افسر ارتش و سرایدار میتوانند بطرق مختلفی مـوفق باشنـد. با اینکه موفقیت در کار ممکن است جذابتر از همه بنظر برسد، اگر در زمان مـورد انتـظار به آن دست نیافتید، بیم ناک نگردید. یـک قـدم بـه عـقـب بـازگـشـته و عـلـت را بـررسـی نمایید. خواه دوستانتان مقصر باشند و خواه اعتماد بنفستان، دقت کنید که قدمهای صحیـحـی جهت بهینه نمودن فرصتها برای بدست آوردن موقعیتی موفقتر و راضی کننده تر بردارید .

نوشته های دیگران()

10 کلید برای تقویت روحیه

Actor28 :: دوشنبه 86/11/1 ساعت 3:2 عصر

1- خود را بشناسید
امروزه پیشنهاد سقراط که در قر ن پنجم قبل از میلاد که در آن متنی بر خودشناسی ارایه شد به قوت خود پا برجاست.
اهداف احساسات و محدودیت های خویش را بشناسید و با آرامش با آنها برخورد نمایید. خواه از طریق مطالعه , خواه از طریق اندیشیدن و تفکر, سعی منید بعضی راه های که باعث شناخت شما از خودتان و اینکه چه چیزهایی شما را خوشحال می کند پیدا
کنید.چنانچه به این توصیه عمل کنید , بهتر قادر به کنترل زندگی و مشکلات پیش روی خود خواهید بود. 2- به خودتان ارزش بدهید و به خود اعتماد داشته باشید.
ممکن است سخت به نظر برسد اما سعی کیند رفتارتان گویای این باشد که از خودتان مواظبت می کنید.حتی اگر همیشه احساس عدم اطمینان می کنید , برخورد و رفتار مثبت را به دنیای اطراف هدیه دهید.برخورد مردم با شما متاثر از رفتار و پوشش شماست.بنابراین خود ارزشی و خود اعتمادی را به نمایش بگذارید تا احترام را برای شما به ارمغان آورد.
3- بیش از حد توانتان کار نکنید
همه ما با سخت کوشی , خواهان تامین امنیت و رفاه خانواده مان هستیم. اما مهم این است که تعدل را در زندگی حفظ کنیم.معمولا آن چه از نظر مالی دنبال می کنیم با آن چه که تحقق می یابد یکسان نیست.اگر برای شما تامین معاش مهمتر از صرف وقت با عزیزان یا لذت بردن از زندگی است, بهتر است در تعیین اولویت ها بازنگری است, بهتر است در تعیین اولویت ها بازنگری کنید. سعی کنید برقراری تعادل را از کسی که بین زندگی شغلی و خانوادگی اش این توازن را ایجاد کرده بیاموزید یا اینکه با خانواده یا دوستانتان راج به تاثیرات شغلی تان بر روی آن ها صحبت کنید.
4- از افراد منفی دوری کنید
از ارتباط مسموم که در شما احساس ناراحتی , عصبانیت یا نا امنی می کند اجتناب کنید. ممکن است سخت به نظر آید اما ارتباط خویش را باکسانی مه برای شما افسردگی به ارکغان می آورند به حداقل برسانید, کسانی که اکثرا محبتهای دریافتیرا بدون پاسخ می گذارند و یا کسانی که دائما از شما انتقاد می کنند.صداقت سخنان چنین افرادی را مورد ارزیابی قرار دهید تا ببینید که میزان حقایق موجود در سخنانشان تا چه حد بر اساس ارتباطی مثبت و خوش بینانه است. اگر کسانی شما را تحت فشار روانی قرار می دهند صریحا از آنها بخواهید شما را رها نمایند.
5- مثبت فکر کنید
سعی کنید از حداکثر توانایی هایتان استفاده کنید و به قدرت خویش اتکا کنید.علایق شخصی تان را با مطالعه و گذراندن کلاسها توسعه دهید.علایق جدید را امتحان کنید و شکست هایتان را به کار گیرید.همه ما بخشی از اوقاتمان را از دست داده ایم اما افراد موفق از شکست هایشان درس آموخته اند و مغلوب شکست شان نشده اند. اگر شما توانایی هایتان را به خوبی توسعه دهید و نقش مثبتی داشته باشید واقعا قادر به تغییر موقعیت های منفی به موقعیت های مثبت خواهید بود.
6- ورزش ورزش ورزش
یک رژیم غذایی مناسب و قدری فعالیت بدنی روزانه , اعم از اینکه پیاده روی آرام باشد یا کار بیرون, فشار و اضطراب را تخفیف می دهد و روحیه را شاداب نگه می دارد.ورزش و تمرینات بدنی, افراد را از احساس برتری طلبی رهایی و توانایی های سرکوب شده ذهن را ترقی می دهد. همین امر منجر به جلوگیری از افسردگی می شود.
برای اشخاص متفاوت ورزشهای مناسب آنها وجود دارد. تمرینات کششی و یوگا برای تخفیف فشار بسیار مناسبند. بعضی تمرینات نی تواند به رفع عصبانیت کمک کنند. البته ورزش بیرون از منزل فواید مضاعفی دارد, نور آفتاب در بهبود روحیه و تخفیف افسردگی کمک موثری محسوب می شود.
7 -بخشی از اوقاتتان را تنها بگذارید.لذت از جمع دوستان و تنهایی دو بخش از زندگی اند که برای تقویت روحیه بسیار مهم اند. برای معنا بخشیدن و ایجاد شور در زندگی به دیگران کاملا مشروط به وجود دیگران باشد. علاوه بر گذراندن 20 دقیقه در حمام , گوش دادن به موسیقی یا خروج از منزل به قصد لذت بردن از طبیعت , زمانی برای لذت بردن از تنهایی خویش صرف کنید. چنانچه این امر را سخت یافتید ممکن است با توسل به اجتماع از مشارکت در موضوعات مهم دوری کنید.
8- به دیگران کمک کنید و اجازه دهید دیگران به شما کمک کنند.
وقتی مشکلاتتان طاقت فرسا به نظر می رسد نشان دهید که کمک دیگران می تواند اضطراب و دلواپسی شما را بر طرف کند, بنابر این مشکلاتتان را کاملا در منظر دیگران قرار دهید. کمک بلا عوض در مسائل اجتماعی یا کمک به دوستان نیز می تواند به سود شما تمام شود. اگر در مقابل کمکی کخ دریافت کرده اید به همان میزان به دیگران مساعدت نمایید دامنه مناسبی از دوستان و اقوامی را بسط داده اید که شریک اوقات خوش شمایند و مدد کاران زمان تنگی و سختی تان.
9- ارتباط و مراودات
 با روشی روشن و در عین حال همراه با آرامش و متانت , احساساتتان را به خانواده , دوستان و مدرسه تان بیان کنید و با دقت کامل به جواب  آن ها گوش فرا دهید. هرگز خود را تحت فشاری که ناشی از عدم بیان احساساتتان است قرار ندهید. چرا که این فشار , انفجار ناگهانی در پی خواهد داشت و دیگران بدون کوشش و تلاشی شما را خواهند شناخت. عصبانیتی را که باعث پریشانی و دانستن نقاط ضعف شما می شود کنترل کنید. هرگز اجازه ندهید دیگران ذهن شما را بخوانند.
10- موقع احتیاج , کمک بطلبید
افرادی را پیدا کنید  که هنگام مشکلات بتوانند با آنها مشورت کنید .چنانچه پس از مشورت با دوستانتان و خانواده , مشکلاتتتان همچنان طاقت فرسا جلوه می نماید و احساس عدم آرامش می کنید , با مشاورینی صحبت کنید که خواهان کمک و یاری به شمایند. اگر احساس عدم امنیت , نگرانی یا ناراحتی و پریشانی می کنید فورا از یک مشاور متخصص کمک بطلبید.

نوشته های دیگران()

13 راه ساده برای شاد کردن خانمها

Actor28 :: دوشنبه 86/11/1 ساعت 1:43 صبح

1- زن ها دوست ندارند میهمان نا خوانده داشته باشند, بنابراین به آنها وقت کافی بدهید تا آماده شوند. آمادگی آنها برای پذیرایی امری حیاتی است.
2- با همسر خود در هر کاری موافقت کنید , خواهید دید که زندگی چقدر راحت تر می شود!
3- هر روز از همسر خود سوال کنید که چه کاری می توانید برایش انجام دهید؟

4- وقتی از شما خطایی سر می زند اظهار تاسف کنید. وقتی هم که تقصیر از شما نیست باز هم اظهار تاسف کنید!
5- وقتی اوضاع قمر در عقرب است, لبخند را فراموش نکنید . اگر بخندید دنیا هم با شما می خندد و اگر گریه کنید یقین بدانید که دنیا شما را تنها خواهد گذاشت.
6-از تلاشهای همسرتان تشکر کنید و ببینید این تشکر تا چه حد موثر واقع می شود.
7- به این فکر کنید که همسر شما زن خیلی خوبی است. مادری بسیار خوب , عروسی بهتر از دیگر عروسها و اگر به این طرز فکر ادامه دهید , او همین طور خواهد شد.
8- خسیس نباشید و در ستایش همسر خود دست و دلبازی کنید . اما به یاد داشته باشید که در هیچ موردی مبالغه نکنید. باید همسرتان استحقاق تعریف و تمجید را داشته باشد و گرنه ممکن است نتیجه خوبی ندهد.
9- همسر خود را تشویق کنید و کمک کنید تا استعدادهای پنهانی او شکوفا شود.
10- به جای هدایای گران بها, وقت خود را در اختیار همسرتان قرار دهید .. نشان دهید که به او توجه دارید, حتی پس از یک روز کار سخت! برای او هدیه ای ببرید حتی یک شاخه گل به این ترتیب او خوش اخلاق می ماند.
11- بدانید زمانی که همسرتان از سردرد شکایت می کند, چاره درد او قرص مسکن نیست,بلکه یک لبخند است.
12- زیباترین واژه در دنیا شاید"متشکرم" باشد ولی با این حال همه شوهران دنیا می دانند که هرگز نباید از همسرشان انتظار تشکر داشته باشند! اگر به او گردن بند الماس بدهید, مطمئنا می گوید که زمرد را بیشتر دوست دارد!
13- هرگز با همسرتان نجنگید, چون امکان ندارد در جنگ برنده شوید. در عوض از قلم برای نوشتن آن چه در ذهن دارید استفاده
کنید. بعد آن را به همراه شاخه ای گل تحویل او بدهید
.


نوشته های دیگران()

<      1   2   3   4      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مگه میشه
خنده های تو
کاش مـی شــــــــــــــــد
آفتاب نگاهت
وقتی خورشید
تومثه یه آسمونی
به شما نمی رسم من
من می گم
اگه دستم برسه به آسمون
برای تو
دوستت خواهم داشت
جاودانه
بذار باور کنم
برگرد به زندگی من
خواب من
[همه عناوین(208)][عناوین آرشیوشده]

About Us!
هنر در دستان  ما          The art is in our hands
Actor28
ورود شما را به این وبلاگ خوش آمد عرض می کنم.امیدوارم مطالب این وبلاگ مورد استفاده ای شما قرار گیرد .نقطه نظرات خود را برای بهبود وبلاگ مطرح نمایید.متشکرم.دوستان عزیز در پایین صفحه فرم عضویت در وبلا گ گذاشته شده که می توانید عضو شوید.گزینه اول:نام شخصی گزینه دوم: نام کاربری گزینه سوم:ایمیل آدرس گزینه 4 و 5 تکرار پسورد که باید شش حرف باشد. فرم ایمیل به مدیر وبلاگ هم در وبلاگ گذاشته شده که می توانید از آن برای ارتباط با مدیر وبلا گ استفاده نمایید. با تشکر
Link to Us!

هنر در دستان  ما          The art is in our hands

Hit
مجوع بازدیدها: 129863 بازدید

امروز: 57 بازدید

دیروز: 83 بازدید

Day Links
عمو بهرام و دایی علی
جشنواره بین المللی فیلم فجر [2]
جشنواره بین المللی تئاتر فجر
خانه ای هنرمندان ایران [97]
خانه سینمای ایران
خانه سینماگران جوان
خبرگزاری سینما ایران
بزرگترین وبلاگ سینمایی ایران [154]
هنر و موسیقی [106]
پدر گرافیک ایران [17]
بهرام رادان [2]
سینما ما [5]
باشگاه خبرنگاران جوان [79]
تئاتر ما [1]
شبکه گرافیک ایران [40]
[آرشیو(44)]


Notes subjects


اشعار گوناگون[48] . دا نستنیها[45] . خانه وخانواده[34] . ترفندهای اینترنت و رایانه[12] . اخبار موسیقی و سینما[12] . بیو گرافی گوناگون[7] . از دل افروز ترین روز جهان، خاطره ای با من هست. به شما ارزانی : .

Archive


نوشته های آذر 1386
نوشته های دی 1386
نوشته های بهمن 1386
نوشته های اسفند 1386
نوشته های فروردین 1387
نوشته های بهمن 1387
نوشته های تیر 1388
نوشته های مهر 1388
نوشته های فروردین 1389
نوشته های خرداد 1389

links
سایت های دانشگاه های علوم پزشکی کشور
سایت انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران
اولین شبکه طراحان گرافیک ایران
گروه گرافیک و چاپ عفراوی
انیمیشن
ایران کاریکاتور
سایت پرتو
مرکز بازار سنجی پارسیان
سا یت سینمای مستند ایران
بنیاد آفرینش های هنری نیاوران
مرکز اطلاعات هنرمندان ایران
سایت تخصصی سینمای ایران
انجمن موسیقی ایران
سایت ایرانیان فیلم
پا یگاه تاریخ و تمدن ایران
پایگاه اطلاع رسانی علوم ارتباطات ایران
مجموعه فرهنگی و هنری تهران
فرهنگ و هنر
انجمن تخصصی آریا تیمز
انیمیشن نظر
مجله رنگ
کارت تبریک
سایت رسمی سازمان تربیت بدنی
سایت رسمی کمیته ملی المپک
فدراسیون فوتبال ایران
پایگاه اطلاع رسانی نمایشگاه ها
سازمان سنجش آموزش کشور
سایت اطلاع رسانی آزمون دانشگاه آزاد اسلامی
دانشکده صدا وسیما
دانشگاه هنر
دانشگاه پیام نور
دانشگاه جامع علمی کاربردی
دانشگاه آزاد اسلامی
دانشگاه تربیت معلم
نوین گرافیک
ایران انیمیشن
انیمیشن امروز
گرافیک کامپیوتری ایران
سایت اختصاصی استاد شکیبا
موزه هنرهای معاصر
شرکت فرهنگی و هنری دل آواز
وب سایت رسمی میدیا فرج نژاد
انجمن تخصصی بانوان

LOGO LISTS




In yahoo

یــــاهـو

کدهای جاوا وبلاگ

قالب وبلاگ

My music

Submit mail

 


ساعت فلش

تصویر روز

مجله تخصصی موسیقی - مجله موسیقی ایرانیان

www.shereno.com
نام کاربری :
کلمه عبور :
Powered By :JustPersian
فرم عضویت
نام شما :
نام کاربری :
ایمیل :
کلمه عبور :
تکرار کلمه عبور :
Powered By :JustPersian
نام کاربری :
ایمیل :
نام :
ایمیل :
متن پیام :
Powered By :JustPersian
< head >

مترجم سایت